داستان کوتاه

روایت شده که روزى حضرت امیر علیه السّلام بر فراز منبر مسجد کوفه پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم! گناهان سه قسمند، سپس ساکت شد، شخصى پرسید: یا على علیه السّلام فرمودى گناهان سه قسمند و ساکت شدى؟

فرمود:آرى مى‏خواستم آن را توضیح دهم ولى چیزى به ذهنم رسید، که فاصله بین کلام شد، آرى گناه سه قسم است: گناهى که آمرزیده مى‏گردد و گناهى که آمرزیده نمى‏گردد، و گناهى که هم صاحبش بیم دارد و هم امید، عرض شد  برایمان آن را روشن کن؟

فرمود: آرى گناهى که در دنیا کیفرش را بنده مى‏بیند و خداوند بردبارتر از این است که دو بار بنده را کیفر دهد.

و اما گناهى که بخشیده نمى‏شود، ستم به بندگان خداست، که خداوند سوگند یاد کرده که آن را نیامرزد، اگر چه به آهستگى مشتى بر کسى زده باشند، و یا دستى به سر و صورت انسان یا حیوانى کشیده باشند،  پس خدا در قیامت آن را قصاص مى‏کند تا مظلمه‏اى به گردن کسى نماند.

اما گناه سوم، گناهى است که خداوند آن را بپوشاند و توبه را روزى وى سازد و همواره از گناه خود ترسان است و امید رحمت دارد، پس ما هم براى او جاى امیدوارى مى‏بینیم.

از حضرت باقر علیه السّلام رسیده که فرمود: هر گاه خداوند بخواهد بنده‏اى را گرامى نماید و گناهانى بر گردن داشته باشد، او را بیمار مى‏گرداند، و اگر بیمارش نکند، مرگ را بر او سخت و رنج‏آور مى‏گرداند، تا گناهانش پاک شود، و اگر بخواهد بنده‏اى را خوار گرداند و او کارهاى نیکى کرده باشد، بدنش را سالم نگاه مى‏دارد و اگر چنین نکند، روزى او را بسیار مى‏گرداند، و اگر چنین نکند، مرگ را بر او آسان مى‏کند، تا پاداش کار نیکش به این صورت داده شود.

ارشاد القلوب.

http://mahzoon266.persianblog.ir/post/1413