یکی از امراض اخلاقی که اعمال انسان را تباه می کند ریا و تظاهر است که در اسلام هم به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و فرد ریاکار خارج از دایره ایمان دانسته شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، ریا خصلتی ناپسند است و گاهی چنان پنهان و آرام در وجود آدم رخنه می کند که خود انسان هم نمی فهمد و چه بسا سال ها عمل ریایی انجام دهد و تصور کند که برای خدا عمل کرده است. اخلاص و دوری از ریا و خودنمایی و تظاهر، گوهری است ارزنده و البته کمیاب که ارزش عمل ها هم بستگی به همین جوهر و گوهر دارد. خداوند مشتری کار خالص است و اعمال آمیخته به ریا نزد خداوند نه ارزشی دارد و نه پاداشی.

پیامبر اسلام(ص) ریا را نوعی استفاده ابزاری از دین و اعمال دینی برای رسیدن به مقاصد دنیوی می داند و می فرمایند: وای بر آنان که به وسیله دین در پی دنیا طلبی اند، سخنان شان شیرین تر از عسل است و دل هایشان دل های گرگ ها است.(1)

ریا به شکل های مختلف بروز و ظهور می یابد. گاهی تفاوت گفتار و کردار است؛ گاهی تفاوت کردار آشکار و کردار پنهان است، گاهی اختلاف ظاهر و باطل است، گاهی دوگانگی سخن و انگیزه است.

فرد ریاکار سعی دارد هر کاری که انجام می دهد آن را به رخ دیگران بکشد تا مورد تشویق قرار گیرد. این مساله امری فراگیر است. در هر حال سعی دارد به خاطر کار خوب تشویق شود. اگر در کارهای اجتماعی فعالیت می کند انتظار تشویق دارد اگر همسری است که زحمت می کشد آن را بیان می کند. اگر درس می خواند انتظار تشویق دارد و خلاصه هر کاری که انجام می شود در انتظار تشویق مردم است. انگیزه  اقدام ریاکار، قدردانی دیگران است و اگر از آنها قدردانی نشود دیگر آن عمل را تکرار نمی کنند.

انسان مومن چون به خدایی معتقد است که از کار بندگان با خبر است و بر نیک و بد آن پاداش و کیفر خواهد داد، نباید غیر از خدا را در نظر داشته باشد و برای پسند این و آن کار کند. پیامبر خدا(ص) فرمود: خداوند عملی را که به اندازه ذره ای ریا در آن باشد قبول نمی کند.(2)

یکی از نشانه های ریا منت گذاری است. اگر انسان کاری را انجام دهد و به واسطه آن بر دیگران منت بگذارد ثواب عمل او از بین می رود. قرآن مجید در آیه 264 سوره بقره می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده آید صداقت خود را با منت گذاشتن و اذیت کردن باطل نسازید.

ریا در اسلام

از نظر اسلام، ریا مطرود است و کسی که ریا می کند، مومن نیست. قرآن در آیه 38 سوره نساء می فرماید: آنان که اموال خود را به ریا و خودنمایی می بخشند و به خدا و روز قیامت نمی گروند یاران شیطان هستند و هر که را شیطان یار باشد یار بسیار بدی خواهد داشت.

امام صادق (ع) فرمود: تمام ریا شرک است. کسی که برای مردم کار کند اجرش با مردم است و کسی که برای خدا کار می کند ثوابش به عهده خداست.

پاک کردن عمل از ریا جهادی بزرگ است و هرکه موفق شود اعمالش خالص برای خدا باشد و انگیزه ای جز رضای الهی نداشته باشد از مقربین است. نزول سوره "هل اتی" در شان عمل خالصانه خانواده ای بود که سه روز افطار خود را برای خدا به مسکین و یتیم و اسیر دادند و هرگز توقع پاداش و چشمداشت تشکر هم نداشتند این خانواده و عملشان باید سرمشق و الگوی همه باشد.

حضرت علی(ع) می فرماید: ریاکار سه علامت دارد؛ وقتی عمل او را مردم می بینند نشاط بیشتری در عبادت دارد. آن گاه که تنهاست در عبادت بی حال است. دوست دارد که در تمام کارها او را ستایش کنند.(3)

وقتی که عمل خالص است که برای عمل کننده فرقی نکند که مردم بدانند یا ندانند، تعریف کنند یا تعریف نکنند، تشکر و قدردانی کنند یا نه، وقتی برای خداست نظر مردم و پسند این و آن چه اثری دارد. کاری که رنگ اخلاص داشته باشد ماندگار است و عمل های ریایی بی نتیجه می ماند.

برای آنکه از چنگ ریا خلاص شویم یکی از راه ها محاسبه است، هر کسی در پایان روز عملکرد روزانه اش را با دقت ارزیابی و همه حرف ها، رفتارها، برخوردها و اعمال خوب آن روز را "انگیزه شناسی" کند و با دقت نیت خویش را تجزیه و تحلیل کند و سعی نماید که نیت پنهانی و درونی را بشناسد و با خودش سازشکارانه برخورد نکند. ارزیابی اعمال کمک می کند که رگه های ریا را بشناسیم و آن را از بین ببریم.

----------------

1- میزان الحکمه، حدیث 6776

2- میزان الحکمه، حدیث 4786

3- الحقایق، ص 81
  ===================================

هشدارهای اجتماعی (11)نفاق و دورویی

28

قال علی(ع): ایّاک و النّفاق فأن ذاالوجهین لایکون وجیهاً عند اللّه؛ (1)از نفاق و دورویی دوری کن، چرا که انسان دورو، پیش خداوند آبرومند نیست.»

یکی از آفتها و خطرهای اجتماعی که ممکن است جامعه را به ویرانی و تباهی بکشد و پایه های وحدت اجتماعی را متزلزل سازد، آفت و آسیب بزرگی است به نام «نفاق و منافق» که در قرآن و روایات نسبت به این پدیده شوم اجتماعی هشدارهای جدّی و پی گیری داده شده است.»

قرآن با لحن تند مؤمنان را از خطرهای منافقان برحذر می دارد و می فرماید:

«هم العدّو فاحذرهم؛(2) (منافقان) دشمنان (اصلی) شمایند از آنان برحذر باشید.»

در خطرناک بودن این گروه از مردم همین بس که قرآن مجید در چندین سوره به گونه تفصیلی و ریز اوصاف و شگردهای منافقان را مطرح کرده و آنها را به مؤمنان شناسانده است تا در دام و تورهای آشکار و پنهان آنها گرفتار نشوند.

در آغاز سوره (بقره) حدود بیست آیه در ترسیم چهره مؤمنان و کافران و منافقان مطرح شده که 13 آیه از آن مربوط به جریان نفاق و منافقان است این نکته خود گواه بر این است که: شناخت این گونه دشمنان داخلی که قرآن از آنان به عنوان «ستون پنجم»(3) یاد کرده است برای جامعه ایمانی یک ضرورت و تکلیف مهم است. افزون بر این، هوشیاری نسبت به تاکتیک ها و موضع گیریهای گوناگون سیاسی اجتماعی آنان یک وظیفه عمومی و همگانی است.

جریان نفاق نه تنها خود جریانی آلوده و کج راهه است، بلکه دیگران را نیز به آلودگی و بی راهه و بیماری می کشاند، از این رو امام علی(ع) در یک هشدار به جامعه دینی می فرماید:

«احذروا اهل النفاق فأنهم الضالون المضلّون، الزّالون المزّلون، قلوبهم دویة و سحافهم نقیّه؛(4) از منافقان برحذر باشید، چه این که آنان هم گمراهند و هم گمراهگر، هم خود لغزیده اند و هم لغزاننده دیگرانند درونشان بیمار است و برونشان بی عیب و سالم می نماید.»

اکنون که خطر نفاق و منافق روشن شد و معلوم گردید که یکی از هشدارهای مهم اجتماعی در فرهنگ دینی هشدار نسبت به جریان نفاق است لازم است پیرامون این مقوله و پدیده اجتماعی در چند محور مطالبی را ارائه دهیم تا خوانندگان عزیز نسبت به این آسیب بزرگ اجتماعی بصیرت و آگاهی بیشتری پیدا کنند و با شناخت چهره های رنگارنگ منافقان در دام های گسترده آنان که غالباً همراه با دانه است گرفتار نگردند.

واژه نفاق

«نفاق» در لغت راه زیرزمینی و پنهانی است به همین جهت در زبان عرب به تونل، نَفَق می گویند، یعنی راهی که پنهان است و ورودی و خروجی دارد.

از این رو به یربوع موش صحرایی که در زیر زمین کانال می زند و از یک در وارد می شود و چنانچه خطری او را تهدید کرد از در دیگر که معمولاً نامرئی است فرار می کند نافقاء می گویند.(5)

منافق از آن جهت که به نام اسلام وارد امت اسلامی می شود و در مواقع لزوم خود را از اسلام و مسلمانان بیگانه می سازد و از اسلام خارج می شود به این نام نامیده شده است.

و این که قرآن «منافق» را فاسق نامیده است با عنایت به همین نکته ای است که به آن اشارت شد.

تعبیر قرآن این است که:

«انّ المنافقین هم الفاسقون؛(6) به درستی که منافقان همان فاسقان هستند.»

فسق در لغت به معنای خروج رُطَب از پوست است، کسی که از چهارچوب آداب شریعت خارج شود گرچه اعتقاد به آن هم داشته باشد در فرهنگ قرآن به عنوان فاسق شناخته می شود بنابراین منافق و فاسق در یک چیز مشترکند و آن خارج شدن از پوسته دین و آداب شریعت است.

البته فرق آن دو نیز در این است که در یک تصویر کلّی در رابطه با دین چهارگونه چهره را می توان ترسیم کرد:

1ـ مؤمن آن که اعتقاد به دین دارد و باور او بارور به عمل است.

2ـ کافر آن که از آغاز با دین و دینداری می ستیزد و حقیقت را می پوشاند.

3ـ منافق کسیکه در ظاهر به دین و دینداری جلوه می کند ولی در باطن اعتقادی به دین و دستورات آن ندارد.

4ـ فاسق و آن کسی است که از لحاظ اعتقادی عقاید دین را باور دارد ولیکن در مرحله عمل، پایبندی شایسته ای به دستورات دینی از خود نشان نمی دهد و در عمل خارج از دین حرکت می کند.

نفاق ویژگی انسان

شهید مطهری در این باره می نویسد که:

«نفاق از مختصات بشر است، معمولاً در حیوانات اثری از نفاق یعنی دوچهرگی و دورویی دیده نمی شود، شاید خیلی به ندرت در بعضی از حیوانات زیرک چنین چیزی دیده شود، یعنی حیوان به حالتی بر ضد حالتی که داراست تظاهر کند، حیوان اگر خشم بگیرد آثار خشم در صدایش و حنجره اش ظاهر می شود، اگر خوشحال شود فوراً جُست و خیز می کند، اگر دردش بیاید ناله می کند، هر صدایی از حیوان یک نشانه واقعی است از حالتی که دارد و میان حالتش و آن صدا یا علامتی که از خود بروز می دهد اختلاف نیست.

این انسان است که این قدرت را دارد که ممکن است با یک نفر در نهایت درجه دشمن باشد و در دلش حقد و کینه او را داشته باشد ولی وقتی با او بنشیند تظاهر به دوستی کند و با چهره باز برخورد کند. و اظهار خوشحالی و خوشوقتی نماید.

اکثر تعارفاتی که در میان مردم معمول است نوعی نفاق است برای این که دروغ است، کسی به خانه می آید و صاحبخانه می گوید قدم روی چشم ما گذاشتید...اما همین که مهمان می رود، خلافش را می گوید و باطنش را ظاهر می کند. بشر به دلیل اینکه هوشش بیشتر و عقلش زیادتر است می تواند منافق گری و دورویی کند.

هرچه انسانها بدوی تر هستند صریح ترند، یعنی فاصله میان درون و بیرونشان کمتر است، هرچه انسانها به طرف تمدن آمدند، بر نفاقشان افزوده شد، یعنی فاصله میان این دو چهره شان زیاد شد....به گونه ای که باید گفت: «دنیای نفاق».(7)

گواه بر این واقعیت را می توان تبلیغات رنگارنگ و خلاف واقعی رسانه های استکباری گرفت که گاه از کاه کوه می سازند و آنچنان رنگ و لعاب به یک مسأله کوچک می دهند که آن را فاجعه قرن می نامند و گاه مسائل حیاتی و انسانی را آنگونه پیش پا افتاده جلوه می دهند که گویی هیچ اتفاقی در دنیا صورت نگرفته است مانند کشتار بی رحمانه کودکان و مظلومان فلسطینی و مانند آن، باطن تمدن بشری در جهان امروز از لایه های تودرتو تشکیل شده است که بهترین نام را به گفته شهید مطهری می توان بر آن «دنیای نفاق» نهاد.

زرنگی یا نفاق

این که گفتیم حالت دورویی و نفاق یکی از مختصات انسان است و بشر می تواند با تصنع و ظاهر سازی بر خلاف آن چه در درون دارد تظاهر کند، به این معنا نیست که پس این خود کمالی است برای انسان که بتواند بین درونش و برونش دوگانگی ایجاد کند، بلی اصل قدرت بر استتار و رازداری در ذات خود کمال بشر است، اما به کارگیری آن در موارد ناپسند نوعی سوء استفاده بشمار می رود. یکی از رذایل اخلاقی این است که آدمی از این قدرت خدادادی استفاده نامناسب داشته باشد و آن را در راه فریب دادن و گول زدن مردم به کار گیرد.

سوگمندانه بسیاری از مردم این کار را نوعی امتیاز برای خود می دانند و با نام زرنگی حالت نفاق به خود می گیرند و مردم را از حقیقت و واقعیت دور می سازند.

برخی از مردم هم صداقت و صراحت و یک رویی را نوعی سادگی و عقب افتادگی می شمارند و بر این گمانند که با مکر و خدعه و نفاق و دورویی بهتر می توان زندگی کرد و پیش رفت، غافل از آن که اساس عالم هستی بر حقیقت استوار است نه بر مَجاز و نمی توان نظام راستین جهان را به بازی گرفت:

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدیدشرمنده رهروی که عمل بر مَجاز کرد

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاهزیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

صنعت مکن که هر که محبت نه راست یافتعشقش به روی دل در معنی فراز کرد

کتمان پسندیده

یاد آوری این نکته نیز لازم است که هرگونه کتمان و تو داری را نمی توان نفاق نامید. بشر بر اثر توانایی طبیعی که دارد چه بسا اسراری را در درون خود پنهان کرده و سالها مهر سکوت بر دهان زده و به کسی اظهار نمی دارد و چه بسا ظاهرش بر خلاف آنچه به آن رسیده است جلوه کند اما نام این نفاق نیست. این نوعی کتمان ممدوح است نفاق یعنی باطن بد و نیت بد را به قصد خدعه و فریب مردم، مخفی کردن، جو فروختن و گندم نمایی کردن.

اما کتمان ممدوح آن است که: انسان به کمالاتی از لحاظ معنوی برسد که اگر مردم بر آن آگاهی پیدا کنند. ممکن است دست و پایش را ببوسند و او را فوق العاده احترام کنند و به زحمت بیاندازند ولی صاحب آن کمالات آنها را از نگاه مردم پنهان می دارد و بین خود و خدایش از آنها بهره می گیرد، این کجا و آن نفاق کجا؟ آری:

آنکه را اسرار حق آموختندمهر کردند و دهانش دوختند

زمینه های نفاق

از لابلای متون دینی و از مطالعه آموزه های اسلامی چنین فهمیده می شود که بسیاری از رفتارها و گفتارهایی که در زندگی مؤمنان وجود دارد.زمینه ساز نفاق است و به تدریج در صورت تکرار آنان را به سمت و سوی این حالت منفی سوق می دهد و می کشاند.

از آن جمله می توان به عناوین زیر اشارت کرد:

خیانت در امانت

دروغگویی در گفتار

پیمان شکنی در رفتار

خروج از حق در مقام ستیزه جویی

ناهماهنگی باطن و ظاهر

چربیدن خشوع بدن بر خشوع دل

نادیدن رفتار منفی خویش و خردگیری از دیگران

چاپلوسی و تعریف و تعارف بی جا

سبکسری در رزق و روزیهای الهی

نهی کردن دیگران و نهی ناپذیری خویش

افسوس خوردن بر انجام ندادن کار بد

رفت و آمد به مساجدشان با اکراه

تأخیر نماز از وقت

و..........(8)

نشانه های نفاق

امام علی(ع) که امامی است که هم از جهات علمی و نظری نگاه کارشناسانه و تیپ های اجتماعی و انواع شخصیت های اجتماعی دارد، و هم در عمل سالهای سال گرفتار جریان شوم نفاق در زندگی فردی و اجتماعی خود بوده است، او با تمام وجود تار و پود نفاق و منافقان را درک کرده و به هویت اصلی آنان پی برده است. دانش و تجربه آن حضرت در این زمینه کلام فصل و سخن نهایی است که با ذکر نشانه های نفاق از زبان آن حضرت این بخش از هشدارها را با هشدار آن امام همام نسبت به نفاق و منافق به پایان می بریم:

«شما را از منافقان برحذر می دارم، زیرا که آنان مردمانی گمراه و گمراه کننده اند. خود لغزیده اند و دیگران را می لغزانند، به رنگ های گوناگون و حالات مختلف در می آیند، با هر وسیله و از هر طریقی قصد (فریب و گمراهی) شما را دارند و در هر کمینگاهی به کمین شما می نشینند.

دل هایشان بیمار است و ظاهرشان آراسته و تمیز، مخفیانه عمل می کنند و چون خزنده ای زهرناک آهسته می خزند و بی خبر زهر خود را می ریزند، شرح و بیانشان دارو و گفتارشان شفاست، اما کردارشان درد بی درمان است، به رفاه و آسایش مردم حسادت می ورزند و به آتش بلا و گرفتاری دامن می زنند و توصیه می کنند، در هر راهی به خاک هلاکت افکنده ای، و برای نفوذ در هر دلی وسیله ای و برای هر غم و اندوهی اشک های(دروغین) دارند. مدح و ستایش به هم قرض می دهند و از یکدیگر انتظار پاداش دارند اگر چیزی بخواهند پافشاری می کنند و اگر سرزنش کنند پرده دری می نمایند. و اگر حکم کنند زیاده روی می ورزند، در مقابل هر حقی باطلی در چنته دارند و در برابر هر راستی کژی و برای هر زنده ای قاتلی و برای هر دری کلیدی و برای هر شبی چراغی (آماده دارند).

چشم نداشتن و بی نیازی راه دستآویز طمع قرار می دهند تا از این راه بازار خود را داغ کنند و کالاهایشان را رونق بخشند، می گویند و ایجاد شبهه می کنند، وصف می کنند و حقیقت را وارونه جلوه می دهند.

راه (ورود به مسیر باطل) را آسان کنند و تنگه (آن را) کج و دشوار می سازند(تا افراد به راحتی قدم به راه باطل گذارند و در پیچ و خمهای آن سرگردان شوند و بیرون شدن از آن برایشان ناممکن یا دشوار شود).

اینان دار و دسته شیطانند و زبانه های انبوه آتش.

«آنان حزب شیطانند و بدانید که حزب شیطان همان زیانکارانند.»(9)

پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ

1ـ غرر الحکم، ج 2، ص 304.

2. سوره منافقون، آیه 4.

3. سوره آل عمران، آیه 102.

4. غررالحکم، ج 2، ص 285.

5. مفردات راغب، واژه نفق.

6. سوره توبه، آیه 67.

7. آشنایی با قرآن، ج 7، ص 108.

8. میزان الحکمه، ج 13، صفحات ،ص 344، 345، 346، 347.

9. نهج البلاغه، خطبه 194، میزان الحکمه، ج 12، ص 348 و349.

===========================


بررسی آسیب‌‌های ریاکاری در حوزه دین/
کانون خبرنگاران نبأ: برای دستیابی به اهداف و مقاصد دنیوی و مادی چه بهایی باید پرداخت کرد، به راستی قیمتی که باید برای این نقاب گناه پرداخت چه مقدار است؟

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش!... حتما شما هم در برخورد با آدم‌های بسیاری این جمله را شنیده‌اید. آدم‌هایی که به هر بهانه و دلیلی به چیزی که نیستند تظاهر می‌کنند و با ریاکاری و رفتارهای غیر واقعی در میان مردم و جامعه موقعیت و جایگاه و احترام و توجه کسب می‌کنند. آدم‌هایی که ریاکاری و تظاهر را به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف و نیل به مقاصد خود می‌دانند و اطرافیان خود را نیز با اقتباس از همین ضرب‌المثل پندآموز به همین رفتار ناشایست و نکوهیده تشویق می‌کنند.
اما نکته آنجاست که برای دستیابی به اهداف و مقاصد دنیوی و مادی  چه بهایی باید پرداخت کرد؟ و به راستی معنا و مفهوم همرنگ جماعت شدن دقیقا به چه رنگی درآمدن است و رسوا نشدن به چه معنا؟
ریاکاری از جمله رفتارها و عادات ناپسند و نکوهیده در میان جوامع بشری است.
ریا که در احادیث اسلامی به‌عنوان یکی از ناپسندترین گناهان معرفی شده عبارت است از: ظاهرسازی و تظاهر به خوبی و عمل نیک، بدون آنکه غرض اصلى انجام دادن آن باشد.

«ریا» مشتق از کلمه «رؤیت» است

«ریا» مشتق از کلمه «رؤیت» است و آن را در فرهنگ فارسی معین، تظاهر و دورویی معنی کرده‌اند. انسان ریاکار بدون توجه به جلب رضایت خداوند و با هدف خودنمایی تظاهر به دین‌داری، پاکدامنی و نیکوکاری می‌کند.
خداوند سبحان در قرآن کریم ۵ بار بر واژه «ریا» تأکید می‌کند:
«و مانند کسانی نباشید که از روی هوی‌پرستی، غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود( به سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و(مردم) را از راه خدا باز می‌داشتند؛(و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل می‌کنند احاطه(و آگاهی) دارد».(انفال/۴۷)
«و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می‌کنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند؛(چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست؛) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است».(نساء/۳۸)
همچنین در آیاتی از سوره‌های ماعون و نساء و همچنین سوره بقره اعمال ریاکارانه مورد نکوهش قرار گرفته است و در روایات معصومین(ع) نیز به مسئله ریا توجه فراوانی شده است.

ریا نوعی استفاده ابزاری از دین و اعمال دینی برای رسیدن به مقاصد دنیوی

پیامبر اسلام(ص) ریا را نوعی استفاده ابزاری از دین و اعمال دینی برای رسیدن به مقاصد دنیوی می‌دانند و می‌فرمایند: وای بر آنان که به وسیله دین در پی دنیا طلبی‌اند، سخنان‌شان شیرین‌تر از عسل است و دل‌های‌شان دل‌های گرگ‌ها.
این‌گونه است که می‌توان به جایگاه انسان ریاکار در پیشگاه خداوند و معنای رسوایی پی برد.
ریا به اشکال مختلفی در انسان نمود پیدا می‌کند. گاهی اختلاف ظاهر و باطن است، گاهی تفاوت گفتار و کردار، گاهی تفاوت کردار آشکار و کردار پنهان و گاهی هم تفاوت سخن و نیت قلبی است.
ریا در اعتقادات دینی و عبادات مذهبی مانند نماز و روزه و ... از جمله بارزترین انواع ریا هستند که البته بدترین آنها به شمار می‌روند. این نوع از ریا به صورت‌های مختلفی در افراد بروز پیدا می‌کند:
ریا در اعتقاد، ریا در عبادات واجب، ریا در عبادت‌های مستحب، ریا در گفتار و کردار و شکل ظاهری که در تمام موارد عبادات و اعمال فرد ریاکار باطل است.
ریا در اعتقاد به این معناست که فرد ریاکار در دل اعتقادی به خداوند متعال ندارد(منافق است) اما برای کسب موقعیت و امتیاز برتر تظاهر به اعتقاد و پرستش کرده و یا در دل به خداوند قادر اعتقاد دارد اما برای رسیدن به منزلت بیشتر و برتری تظاهر به بی‌اعتقادی و رد پرستش خدا می‌کند.
در ریاکاری در عبادات واجب، فرد ریاکار با وجود معتقد بودن به مبدأ و معاد در خلوت خود نماز و روزه و زکات و.. را که از واجبات دین اسلام هستند ترک کرده اما در انظار مردم برای تظاهر و خودنمایی و نه برای رضایت خداوند اقدام به برپایی نماز و گرفتن روزه و پرداخت زکات می‌کند.
ریا در انجام مستحبات نیز به این معناست که فرد برای جلب نظر مردم به انجام مستحباتی از قبیل نوافل شبانه‌روزی، نماز شب و روزه‌های مستحبی می‌پردازد و نیت اصلی او از این کار، مقدس جلوه کردن در چشم مردم است نه تقرب به خدا و کسب رضایت او.
و ریا در گفتار و کردار و شکل ظاهری به این  صورت است که فرد ریاکار با به زبان راندن اذکار و پندهای مذهبی و نیز با معاشرت با بزرگان دینی و اشخاص متدین و تأسی به الگوهای رفتاری و ظاهری مذهبی به دنبال کسب درجه و جایگاهی برتر در جامعه و در میان مردم است.
امام صادق (ع) فرمود: تمام ریا شرک است. کسی که برای مردم کار کند اجرش با مردم است و کسی که برای خدا کار می‌کند ثوابش به عهده خداست.

عدم شناخت خداوند سبحان و حب جاه و مقام؛ از مهمترین دلایل ریاکاری

از مهمترین و برجسته‌ترین دلائل ریاکاری در این‌گونه افراد می‌توان به عدم شناخت خداوند سبحان و حب جاه و مقام و منفعت‌طلبی اشاره کرد.
افراد ریاکار کسانی هستند که هنوز به این باور نرسیده‌اند که در نظام هستی، مؤثری غیر از خدا وجود ندارد و همه چیز به خواست و اراده او صورت می‌گیرد و از احدی بدون رضای او کاری ساخته نیست و همچنان از روی غفلت و کوردلی به خلق خدا و اهداف و ابزار دنیای فانی امید بسته‌اند.

دکتر مجید ابهری، کارشناس علوم رفتاری ریاکاری را نوعی دروغ‌گویی رفتاری دانسته و در این رابطه می‌گوید: انسان ریاکار به همه چیز از جمله معیارهای دینی، معنوی، اخلاقی و ارزشی به‌عنوان ابزار کاسبی نگاه کرده و از هرچیزی به عنوان وسیله‌ای برای فریب دیگران در جهت حفظ منافع خودش استفاده می‌کند.
وی در ادامه اضافه کرد: ریاکاری باعث می‌شود که اعتماد اجتماعی کاهش پیدا کند و مردم دیگر حتی رفتارهای واقعی مشابه را قبول نداشته باشند و باور نکنند. وقتی کسی از روی ریا دین‌داری کرده اما در عمل طور دیگری رفتار می‌کند باعث بدبینی اشخاص به دین‌داری، معنویت و این‌گونه اعمال می‌شود.
این متخصص علوم رفتاری اولین آسیب ریاکاری را کاهش اعتماد اجتماعی، دومین را کمرنگ کردن باورهای مردم و آسیب سوم را تضعیف ارکان ارزش‌های اخلاقی می‌داند و می‌گوید: ریاکاری سبب می‌شود که پذیرش اعمال، معنویت و رفتارهای صادقانه و خالصانه در جامعه دشوار شود. یعنی باورهای ما نسبت به رفتارهای صادقانه کمرنگ می‌شود و به مرور زمان از بین می‌رود و این مهمترین ضربه‌ای است که انسان ریاکار و رفتارهای ریاکارانه به جامعه و فرهنگ دینی وارد می‌آورد.
وی در ادامه در خصوص نتایج و دستاوردهای ریاکاری در جامعه بیان کرد: فرد ریاکار موفقیت کوتاه‌مدت  کسب می‌کند. انسان ریاکار ممکن است با دروغ‌گویی، عوام‌فریبی، ریا و تزویر به اهداف کوتاه‌مدت خود دست یابد اما در درازمدت مردم با ماهیت او آشنا می‌شوند و دیگر نه تنها او بلکه کسانی که به او شباهت دارند را نمی‌پذیرند و طرد می‌کنند.
نوع دیگری از ریا، تظاهر به خوب جلوه کردن و نیکوکاری در برخورد با مردم و در اجتماع است که با فریب‌کاری و تظاهر و منت گذاشتن نمود پیدا می‌کند.
در این‌گونه ریاکاری فرد ریاکار اگر در کارهای اجتماعی شرکت می‌کند برای دستیابی به موقعیت بهتر و تشویق دیگران است، اگر به همسر و خانواده خود نیکی می‌کند منت می‌گذارد، اگر به دوستان و همکاران خود خوبی می‌کند به خاطر جلب توجه و یا سوء‌استفاده از آن‌هاست، اگر درس می‌خواند در انتظار تشویق است و در تمام موارد اگر به هدف خود دست نیابد دیگر آن عمل را تکرار نمی‌کند. عدم صداقت، دروغ‌گویی، تکلف، تکبر، نبود عدالت و بسیاری از این قبیل صفات منفی نیز ناشی از همین ریاکاری است.
در این انواع ریا، رفتار فرد ریاکار و حتی نوع افکار و ذهنیت او در برخورد با دیگران، بسیار متأثر از نقش‌ها، وظایف و جایگاهی است که در اجتماع دارد.

تفاوت در ریاکاری بسته به سن افراد

ریاکاری بسته به سن افراد می‌تواند در آنها متفاوت باشد. در سنین نوجوانی و کودکی عموما ترس و فرار از مجازات است که فرد را به ریاکاری و دروغ وا می‌دارد و در سنین بالاتر و بزرگسالی منفعت‌‌جویی و جاه‌طلبی است که فرد را به سمت ریاکاری و تظاهر سوق می‌دهد و می‌توان گفت که این مسئله ریشه در ضعف تربیت دینی و فرهنگ دینی ما دارد.
رشد مدرنیته، شتاب آهنگ زندگی، دین‌گریزی بخشی از جامعه، کاهش نفوذ اخلاق دینی، کمرنگ شدن معنویات در جامعه، نارضایتی افراد از جایگاه و زندگی خود و نیز ضعف تربیت دینی از اصلی‌ترین دلائل افزایش ریاکاری در سال‌های اخیر هستند.

نهادینه شدن سطحی‌نگری علت اصلی شدت گرفتن ریاکاری در جامعه

دکتر ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی در خصوص علل اصلی افزایش و روند افزایشی رفتارهای ریاکارانه در جامعه کنونی بیان کرد: علت اصلی شدت گرفتن ریاکاری در جامعه امروز این است که سطحی‌نگری در جامعه در حال نهادینه شدن است و به عنوان یک اصل رفتاری پذیرفته شده است.

وی در ادامه با ذکر مثالی می‌گوید: مردم‌فریبی و به ویژه عوام‌فریبی تبدیل به یک ابزار کاسب‌کارانه رفتاری در جامعه شده است. مثلا شخص با رفتن به مسجد و دیگر اعمال ریاکارانه سعی می‌کند توجه مردم را به طرف خود جلب کند و در جامعه‌ای که سطحی‌نگری و سطحی‌انگاری رواج پیدا کند، ریاکاری رونق می‌گیرد.
این پژوهشگر اجتماعی سطحی‌نگری را نشئت گرفته از کمبود و محدود بودن اطلاعات و تربیت خانوادگی دانسته و یادآور شد: سطحی‌نگری از کمبود و محدود بودن اطلاعات و تربیت خانوادگی ناشی می‌شود و خانواده‌ها به تناسب حساسیت و توجه خود به معنویت و اخلاقیات می‌توانند با این آسیب رفتاری به مقابله بپردازند.
وی در ادامه راهکارهای اساسی پیشگیری و درمان رفتارهای ریاآلود در جامعه را این‌گونه بیان می‌کند: بالا بردن سطح آگاهی جامعه، آموزش مهارت‌های زندگی، ارائه معیارهای ارزشیابی در جامعه و توجه بیش از پیش به معنویات می‌تواند به عنوان اصلی‌ترین راهکارهای کاهش ریاکاری در جامعه برشمرده شود. 
ریاکاری یک فرد زنجیره‌ای از ریاکاری‌ها و دورویی را در خانواده‌ها، سازمان‌ها، محیط‌های اجتماعی و در نهایت کل جامعه به‌وجود می‌آورد که آسیب‌های بسیار زیادی از جمله بی‌اعتمادی به دین و افراد معتقد و بی‌اعتمادی و عدم امنیت اجتماعی را به جامعه و افراد وارد می‌آورد.
عدم ترویج صحیح ارزش‌های دینی، از بین رفتن ارزش‌ها، از بین رفتن سنت‌های نیک، عدم توجه والدین به تربیت دینی فرزندان و خصوصا تأسی بزرگان و الگوهای اجتماعی مانند قهرمانان ورزشی، هنرپیشه‌ها، اساتید دانشگاه، معلمان و.. به ریا را می‌توان از دیگر دلائل کاهش اعتماد و ترویج ریاکاری در جامعه کنونی دانست.
در بین کودکان و نوجوانان به علت فاصله‌ای که از نظر فرهنگی و اعتقادی با نسل والدین خود پیدا کرده‌اند و به مدد لوازم و امکانات جدیدی که برایشان فراهم شده متأسفانه ریاکاری روز به روز در حال فزونی است.
وقتی فرد از کودکی در معرض معاشرت و تعامل با افراد ریاکار و متظاهر قرار بگیرد و از تربیت دینی مناسبی برای رفتار و گفتار صادقانه برخوردار نباشد و نیز به خاطر دروغ‌ها و تظاهرهای خود مورد بازخواست و مجازات قرار نگیرد به همان ترتیب رشد کرده و از آنجا که ریاکاری را عملی اثربخش در نیل به اهداف خود می‌یابد در تمام امور خود به ریاکاری می‌پردازد.
تمام افراد جامعه اعم از کودکان و نوجوانان و بزرگسالان باید مورد آموزش و تربیتی قرار بگیرند که به واسطه آن یاد بگیرند که نباید از منافع درازمدت و بزرگی مانند رضایت خداوند و صداقت و آثار مثبت آن بر روح و روان، به خاطر منافع کوچک و کوتاه‌مدتی مانند رسیدن به خواسته‌های آنی و فانی گذشت و بدانند کاری که رنگ اخلاص داشته باشد در پیشگاه خداوند متعال مقبول است و ماندگار و اعمال ریاکارانه بی‌نتیجه می‌مانند و همچنین بدانند که ریا و ریاکاری ذاتا نامطلوب و نکوهیده است و در صورت استفاده از آن به‌عنوان انسانی منحرف و نامطلوب شناخته خواهند شد.

تقرب به خدا و ترس از او به همراه آموزش بهترین شیوه مقابله با ترویج ریا در جامعه

با اطمینان می‌توان گفت که تقرب به خدا و ترس از او به همراه آموزش و فرهنگ‌سازی بهترین و کارآمدترین شیوه مقابله با ترویج ریا در جامعه است و اگر این خداشناسی و آموزش و فرهنگ‌سازی از سنین کودکی به افراد انتقال داده شود در درازمدت اخلاص در عمل و بی‌ریایی، در روح و ذهن افراد و در جامعه نهادینه خواهد شد.

مبارزه با اثربخشی ریا، برگزاری سخنرانی‌ها، تهیه فیلم‌ها و تیزرها و انواع روش‌های تبلیغاتی مدرن و سنتی بر مبنای نیاز جامعه در درازمدت و میان‌مدت می‌تواند یاری شایان توجهی به فرهنگ‌سازی معنویت و اخلاص و عدم ترویج ریا در جامعه برساند و در این میان نمی‌توان نقش روحانیون و اساتید دانشگاه‌ها و مسئولان و والدین را نادیده گرفت. همان کسانی که به اطرافیان خود نمی‌گویند: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش!

یادآور می‌شود، کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا از اردیبهشت سال ۹۳ فعالیت خود را به صورت آزمایشی آغاز کرده است.
*حدیثه سوختانلو