روز تاسوعای حسینی برابر هست با شهادت مظلومانه و شجاعانه حضرت عباس «ع» که علم دار کربلا بود و برای یاران خود و خدایش جان فشانی کرد. تاسوعا چه روزی هست؟ روز محاصره خیمه های امام حسین. تاسوعا چه روزی هست؟ روز ورود شمر به کربلا. تاسوعا چه روزی هست؟ روز ارسال کردن امان نامه.

 

امام راستگو‏ درمورد محاصره شدن سیدالشهدا در روز تاسوعا فرموده هست: «تاسوعا روزى هست که حسین «ع»‏ و اصحاب او در کربلا محاصره شدند. سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمدند. ابن‏زیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن آن همۀ سواران شاد شدند و آن روز، حسین‏ و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر براى او یاورى نخواهد آمد و عراقیان ‏نیز وی را پشتیبانى نخواهند کرد».


تاسوعا،‌ روز ورود شمر به کربلا

در روز تاسوعا شمر بن ذى الجوشن با نامه ابن چندان در باب قتل امام حسین «ع» وارد کربلا شد. ابن سعد بر حسب آن نامه، مهیاى قتل آن حضرت شد.لاجرم وقت عصر بود که لشکر خود را بانگ زد که: یا خیل الله ارکبى و بالجنة ابشرى.

 

روز وعده ملاقات پیامبر

جنود نامسعود او سوار شد و رو به سپاه سیدالشهداء آوردند در حالیکه آن حضرت در پیش خیمه، شمشیر خود را در بر گرفته بود و سر به زانو نهاده بود و به خواب رفته بود. جناب زینب چون هیاهوى لشکر را شنید، نزد برادر دوید، عرض کرد: برادر مگر صداهاى لشکر را نمیشنوید که نزدیک شده اند.


پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود که ای خواهر حالا رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمود: تو بسوى من خواهى آمد. حضرت زینب تا این خبر را شنید، طپانچه بر صورت زد و واویلا گفت. حضرت فرمود که ای خواهر ویل و عذاب از براى تو نیست، صبر کن و ساکت باش، خدا تو را رحمت کند.

 

پس جناب عباس را فرستاد تا پژوهش کند چه مقاله شده هست. چون معلوم کرد که بناى قتل هست، آن شب را حضرت از ایشان مهلت خواست که قدرى نماز و نیایش و استغفار به جا آورد و بالجمله این روز، روز اندوه و حزن اهل بیت «ع» هست.


روز آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین «س»

در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس «ع» و برادرانش امان نامه آورد. آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین «ع» رسانید و بانگ برآورد: “أین بنو اختنا”: “پسران خواهر ما کجایند”؟ ولی آن بزرگواران پاسخ ندادند. امام حسین «ع» فرمودند: پاسخ وی را بدهید اگر چه فاسق هست.


حضرت عباس «ع» در پاسخ فرمودند: چه می‌گویی؟ شمر گفت: من از سوی امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به دلیل حسین «ع» به کشتن ندهید. حضرت عباس «ع» با صدای بلند فرمود: “نفرین خدا بر تو و امیر تو «و بر امان تو » باد. ما را امان میدهید در حالی‌که پسر رسول خدا را امان نباشد”؟!


روز آخرین مناجات های عاشقانه

در عصر تاسوعا امام «ع» برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتند. چون عمر سعد لشکر را حاضر جنگ با امام «ع» نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارد، حضرت به برادرش عباس «ع» فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد. پس حضرت عباس «ع» نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از انها شب عاشورا را برای نماز و پرستش مهلت خواست عمربن


سعد درموافقت با این خواهش مردد بود وسرانجام ازلشکریان خود پرسید که: چه باید کرد؟ عمروبن حجاج گفت : سبحان الله اگر اهل دیلم «کنایه از مردم اجنبی» و کفار از تو چنین تقاضائی می‌کردند مستحق بود که با آن ها موافقت کنی. قیس بن اشعث گفت: خواهش انها را اجابت کن به جان خودم قسم که انها صبح فردا با تو خواهند جنگید.


ابن سعد گفت: به خدا قسم که اگر بدانم چنین کنند هرگز با خواهش انها موافقت نکنم. عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی «ع» آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت می‌دهیم اگر تسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن چندان خواهیم فرستاد و اگر سر باز زدید، دست از شما برنخواهیم داشت.

 

روز خطابه امام حسین «ع» برای اصحابش

در عصر این روز امام حسین «ع» در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.