با سلام و عرض ادب

حکم مساله اجمالا در نزد فرق اهل سنت اختلافی می باشد و دیدگاه واحدی در رابطه با حکم این مصادیق وجود ندارد. ما در اینجا به اختصار نظر مذاهب فقهی اهل سنت را بیان می داریم و قبل از بیان حکم این مصادیق بیان می داریم که خوردن گوشت این حیوانات در فقه شیعه حرام می باشد.

1) الضَّبُّ :سوسمار

در مورد حلیت و عدم حلیت سوسمار در بین فقهای اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. جمهور اهل سنت قائل به مباح بودن آن می باشند،[1]

ودر وجه حلال بودن خوردن گوشت آن به روایاتی از جمله این روایت تمسک نموده اند:
«ابن عباس روایت نموده است: ام حفید خاله ی ابن عباس برای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله کشک و روغن و سوسماری هدیه آورد. آنحضرت از کشک و روغن خوردند و سوسمار را به دلیل ناپسند شمردن نخوردند. ابن عباس می گوید: سوسمار بر سر سفره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله خورده شد و اگر حرام می بود بر خوان رسول خدا صلی الله علیه و آله خورده نمی شد».[2]

در روایت دیگری به نقل از ابن عمر آمده که از پیامبر صلی الله علیه وآله در مورد خوردن سوسمار سؤال شد. حضرت فرمودند من نه آنرا می خورم و نه آنرا تحریم می نمایم.[3] اما در این میان ابو حنیفه قائل به تحریم گوشت سوسمار شده است. ابو حنیفه به حدیثی استناد جسته که در آن بیان شده است در یکی از غزوات گرسنگی بر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله شدت گرفت. اصحاب آن حضرت سوسمارهایی را پیدا نموده و آنها را شکار کرده و طبخ نمودند. هنگامی که دیگها در حال جوشش بود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله متوجه موضوع شدند و دستور دادند دیگها را کج نموده و محتوایشان را به دور بریزند.[4]

2) الارنب: خرگوش

خوردن گوشت خرگوش در نزد جمهور اهل سنت حلال می باشد، [5] ودر این میان ظاهرا مخالفی وجود ندارد.[6]در صحیح مسلم بابی با عنوان مباح بودن گوشت خرگوش آمده است که در ذیل این باب این روایت را می خوانیم: «انس بن مالک روایت می کند: در مرالظهران خرگوشی را رماندیم. مردم در پی آن دویدند تا آنکه خسته شدند. من به آن رسیدم و آنرا گرفتم و به نزد ابو طلحه آمدم. وی آنرا ذبح نموده و برای رسول خدا صلی الله علیه وآله فرستاد. بالای بدن آنرا یا هر دو ران آنرا. انس گفت: هر دو ران آنرا و در آن هیچ شکی نیست. و آن حضرت آنرا پذیرفتند.(هشام گوید) به انس گفتم: آیا آن حضرت از گوشت آن خوردند؟ سپس انس(در خوردن آن شک نمود) و گفت: آنرا پذیرفت.[7]

در وجه حلیّت گوشت این حیوان در کتاب موسوعه ی کویتیة آمده: خرگوش حیوان پاکی است و دارای دندانهایی که بواسطه ی آن شکار نماید نیست. و نصی نیز در مورد تحریم آن وارد نشده است. [8]

3) الثعلب: روباه
در مورد روباه در بین مذاهب اختلاف نظر وجود دارد، در فقه حنفی و حنبلی خوردن آن حرام دانسته شده؛[9] اما در فقه مالکی[10] و شافعی نهی و منعی از خوردن آن نشده است.[11] در کتاب «المغنی»، تالیف ابن قدامة نیزمی خوانیم: اقوال در مورد روباه مختلف است.

اکثر اقوال از احمد بن حنبل قول به تحریم آن می باشد و این قول(تحریم)‌ نظر ابوهریرة و مالک بن انس و ابو حنیفه می باشد؛ زیرا که این حیوان حیوان درنده ای است؛ لذا در عموم نهی باقی می ماند و در قولی از احمد بن حنبل قول به اباحه نیز نقل شده است. این قول(اباحة) نظر شریف ابوجعفر و عطاء و طاوی و قتاده و لیث و سفیان بن عیینه و شافعی می باشد.[12]


در تعلیل حلیّت گوشت آن در فقه اهل سنت آمده است: روباه حیوانی است که اگر در ایام حج شخص محرم آنرا شکار نماید باید کفاره بدهد و هر حیوانی نیز که در قبال آن کفاره داده شود حیوانی حلال گوشت خواهد بود.[13]

 

4) قنفذ: جوجه تیغی
 

در مورد حکم جوجه تیغی نیز در بین فقهای اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. احناف و حنابله قائل به تحریم خوردن گوشت آن شده اند چه کوچک باشد و چه بزرگ.[14] اما در این میان شافعی قائل به تحلیل و حلال بودن آن و مالک نیز قائل به کراهت خوردن گوشت آن شده اند.[15]


 

موفق باشید.

[1].الموسوعة الکویتیة، ج5،ص143:« اخْتَلَفَ الْفُقَهَاءُ فِی الضَّبِّ : فَذَهَبَ الْجُمْهُورُ إِلَى إِبَاحَتِهِ...».

[2]. صحیح البخاری، باب قبول الهدیة:«أهدت أم حفید خالة ابن عباس إلى النبی صلى الله علیه و سلم أقطا وسمنا وأضبا فأکل النبی صلى الله علیه و سلم من الأقط والسمن وترک الضب تقذرا قال ابن عباس فأکل على مائدة رسول الله صلى الله علیه و سلم ولو کان حراما ما أکل على مائدة رسول الله صلى الله علیه و سلم».

[3]. صحیح مسلم، باب اباحة الضب،‌ح5139:«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِینَارٍ أَنَّهُ سَمِعَ ابْنَ عُمَرَ یَقُولُ سُئِلَ النَّبِىُّ -صلى الله علیه وسلم- عَنِ الضَّبِّ فَقَالَ « لَسْتُ بِآکِلِهِ وَلاَ مُحَرِّمِهِ ».

[4]. حدیث عبد الرحمن بن حسنة " أنهم أصابتهم مجاعة فی إحدى الغزوات . . . " أخرجه أحمد ( 4 / 196 - ط المیمنیة ) وابن حبان ( موارد الظمآن ص 1070 - ط السلفیة ) وصححه ابن حجر فی الفتح ( 9 / 665 - 666 - ط السلفیة ) .«أَنَّهُمْ أَصَابَتْهُمْ مَجَاعَةٌ فِی إِحْدَى الْغَزَوَاتِ مَعَ رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَوَجَدَ الصَّحَابَةُ ضِبَابًا فَحَرَشُوهَا وَطَبَخُوهَا ، فَبَیْنَمَا کَانَتِ الْقُدُورُ ، تَغْلِی بِهَا عَلِمَ بِذَلِکَ الرَّسُول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَمَرَهُمْ بِإِکْفَاءِ الْقُدُورِ فَأَلْقُوا بِهَا».

[5]. الموسوعة الکویتیة،ج5،ص133:«الأْرْنَبُ حَلاَلٌ أَکْلُهَا عِنْدَ الْجُمْهُورِ...».

[6]. الشرح الکبیر لابن قدامة،ج11،ص82:« (والارنب مباحة) أکلها سعد بن أبی وقاص ورخص فیها أبو سعید وعطاء وابن المسیب واللیث ومالک والشافعی وأبا ثور وابن المنذر ولا نعلم قائلا بتحریمها إلا شیئا روی عن عمرو بن العاص...».

[7]. صحیح البخاری، باب قبول هدیة الصید:« عن هشام بن زید بن أنس بن مالک عن أنس رضی الله عنه قال : أنفجنا أرنبا بمر الظهران فسعى القوم فلغبوا فأدرکتها فأخذتها فأتیت بها أبا طلحة فذبحها وبعث بها إلى رسول الله صلى الله علیه و سلم بورکها وفخذیها قال فخذیها لا شک فیه فقبله . قلت وأکل منه ؟ قال وأکل منه ثم قال بعد قبله».

[8]. الموسوعة الکویتیة، ج5،ص133: «ثُمَّ إِنَّهَا مِنَ الْحَیَوَانِ الْمُسْتَطَابِ ، وَلَیْسَتْ ذَاتَ نَابٍ تَفْتَرِسُ بِهِ ، وَلَمْ یَرِدْ نَصٌّ بِتَحْرِیمِهَا ، فَهَذِهِ الْمَنَاطَاتُ تَسْتَوْجِبُ حِلَّهَا کَمَا سَیُرَى فِی الأَنْوَاعِ الْمُحَرَّمَةِ».

[9]. الفقه علی المذاهب الاربعة،‌ج2،ص9:« والثعلب ( الحنابلة والحنفیة - قالوا : یحرم أکل الثعلب )».

[10]. الموسوعة الکویتیة،ج5،ص134. مالکیة در وجه تحلیل گوشت درنده گان گفته اند این حیوانات از جمله ی موارد نهی شده در قرآن نمی باشند:« وَأَمَّا الْمَالِکِیَّةُ فَقَدِ اسْتَدَلُّوا بِقَوْل اللَّهِ تَعَالَى : { قُل لاَ أَجِدُ فِیمَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ . . .الانعام/145 } إِلَخِ الآْیَةَ فَإِنَّ لُحُومَ السِّبَاعِ لَیْسَتْ مِمَّا تَضَمَّنَتْهُ الآْیَةُ ، فَتَکُونُ مُبَاحَةً ، وَأَمَّا مَا وَرَدَ مِنَ النَّهْیِ عَنْ أَکْل کُل ذِی نَابٍ فَهُوَ مَحْمُولٌ عَلَى الْکَرَاهَةِ».

[11]. الموسوعة الکویتیة،ج5،ص134.

[12]. المغنی، ابن قدامة،ج11،ص66:«فصل : واختلفت الروایة فی الثعلب فأکثر الروایات عن أحمد تحریمه وهذا قول أبی هریرة و مالک و ابی حنیفة لأنه سبع فیدخل فی عموم النهی ونقل عن أحمد إباحته اختاره الشریف أبو جعفر ورخص فیه عطاء و طاوس و قتادة و اللیث و سفیان بن عیینة و الشافعی لأنه یفدی فی الإحرام والحرم وقال أحمد و عطاء کل ما یودى إذا أصابه المحرم فإنه یؤکل».


 

[13]. همان.
 

[14]. الفقه علی المذاهب الاربعة،‌ج2،ص9:«والقنفذ ( الحنفیة و الحنابلة - قالوا : یحرم أکل القنفذ صغیره وکبیره )».

[15]. المغنی، ابن قدامة، ج11،ص66:«فصل : والقنفذ حرام قال أبو هریرة هو حرام وکرهه مالک و أبو حنیفة ورخص فیه الشافعی و اللیث و ابو ثور ولنا [ أن أبا هریرة قال : ذکر القنفذ لرسول الله صلى الله علیه و سلم فقال : هو خبیث من الخبائث ] رواه أبو داود ولأنه یشبه المحرمات ویأکل الحشرات فأشبه الجرذ.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=41891&p=551414&viewfull=1#post551414