چرا بین روش نماز خواندن شیعه و سنی اختلاف هست؟ و چرا سنی ها دستها را روی یکدیگر می گذارند و شیعه ها کنار پا؟ کدام درست است؟ دوران پیامبر کدام بوده و چرا عوض شده؟
پاسخ:
در ابتدا گفتنی است بنا بر شواهد تاریخی حتمی که در ادامه مطالب به آن اشاره می شود، دست بسته نماز خواندن براساس سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نبوده و از زمان خلیفه دوم شروع شده است. و اما درباره روش عبادت، باید دانست شخصیتی مانند پیامبر(ص) بهتر از دیگران می دانسته که چه روشی مناسب تر است. علاوه بر اینکه در این گونه موارد مهم حتی خود پیامبر(ص) به تعلیم الهی و از طریق جبرئیل امین روش وضو و نماز را فرا می گرفته است و در حقیقت برای عبادت واقعی باید از جهت شکل و محتوا تابع ایشان بود.

در متون اهل سنت آمده است: «ابو حمید ساعدی صحابی بزرگ برای گروهی از صحابه که در میان آنان ابو هریره و صحابه دیگر نیز حضور داشتند، کیفیت انجام نماز را از رسول خدا (ص) حکایت کرد و نیز از مستحبات ریز و درشت آن نام برد، ولی از چنین عملی یعنی دست روی دست نهادن در نماز سخن به میان نیاورده». (1)
اگر شیوه پیامبر اکرم (ص) چنین بود، او یادآور می شد و یا حاضران تذکر می دادند. مشابه حدیث ابوحمید ساعدی از زبان امام صادق (ع) به وسیله حماد بن عیسی نیز در کتاب های شیعه نقل شده است. (2)
بیهقی از محدثان برجسته اهل سنت در سنن خود می گوید: از حدیث سهل بن سعد استفاده می شود که دست بسته نماز خواندن بعد از پیامبر به وجود آمده است... .(3)
در فقه امامیه (مذهب جعفری) نمازگزاردن به صورت دست بسته بدعت و حرام است. (4)
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید:
«لایجمع المسلم یدیه فی الصلاة و هو قائم بین یدی الله یشبه باهل الکفر من المجوس; نمازگزار دست های خودرا در حالی که در برابر خدا ایستاده است روی هم قرار ندهد که با این عمل شیوه مجوسیان کافر را حکایت می کند». (5)
از امام صادق (علیه السلام) نیز نقل شده که آن حضرت فرمود: در نماز دست ها را روی ران ها بگذارید و آن ها را رها کنید و انگشتان دست را به هم بچسبانید. (6)

گفتنی است که همه فرقه های اهل سنت دست بسته نماز نمی خوانند; همانند مالکی ها ... . مسلما رسول خدا(ص) و امیرالمومنین با دست باز نماز می خواندند و باید توجه داشت آنهایی هم که با دست بسته نماز می خوانند آن را مستحب می دانند. (7)
پیامبر اسلام دست بسته نماز نمی خواند و اگر دست بسته نماز می خواند و سنت همیشگی پیامبر آن گونه بود, در این صورت همه مسلمانان همان طور می خواندند و کسی در آن اختلاف نمی کرد. از خصوصیات شیعه پای بندی به سنت پیامبر است.
اگر پیامبر اسلام دست بسته می خواندند:
اولا, شیعیان قطعا دست بسته می خواندند. در حالی که هیچ کدام از امامان معصوم شیعه نگفته اند که پیامبر دست بسته نماز می خوانده است. (8)
ثانیا, اگر عمل پیامبر می بود, اهل سنت نیز دست بسته خواندن را واجب می دانستند، در حالی که هیچ کدام از چهار فرقه فقهی اهل سنت این عمل را واجب نمی دانند، حتی مالکی ها آن را مستحب هم نمی دانند.
(9)
مالکى می گوید بستن دست اشکالى ندارد، ولکن آزاد گذاشتن دست‏ها استحباب دارد. (10)

آنان که اولین بار دست بسته نماز خواندن را رسم کردند چنین فکر کردند که چنین حالتی به خود گرفتن, یک نوع احترام و تواضع در برابر خداوند است و برای همین, دستور دادند که از آن به بعد در نمازها دست بسته باشند. دست روی دست گذاشتن و هر دو دست را روی شکم گذاشتن, در اصطلاح فقهی «تکتّف» نامیده می شود. در این که از چه زمانی دست بسته نماز خواندن سنت شد اختلاف نظر هست. برخی معتقد هستند که در زمان ابوبکر چنین رسمی رواج یافت و بعضی ها معتقدند که در زمان خلیفه دوم عمربن خطاب, این سنت رواج یافت.
بنابراین, اهل سنت نیز این عمل را عمل پیامبر نمی دانند, بلکه عمل صحابه پیامبر بعد از رحلت نبی اکرم (ص) می دانند و داستان آن را چنین آورده اند که وقتی که اسیران ایرانی را نزد عمر بن خطاب آوردند, عمر بن خطاب آنها را دست بسته دید و پرسید: چرا چنین کرده اید؟ گفتند: رسم ما ایرانیان این است که در برابر پادشاهانمان چنین می ایستیم. عمر بن خطاب از این حالت خوشش آمد و دستور داد از این پس در نماز چنین بایستند و مردم هم مطابق دستور عمل کردند و به این ترتیب, تکتف سنت شد. (11)

خلاصه دست بستن در کتب هیچ یک از سنى‏ ها حکم به وجوب آن داده نشده است گرچه در زمان حاضر در میان آنها حالت وجوب پیدا کرده است و نشانه شناخت سنى از غیر سنى شده است.
در پایان به این نکته توجه کنیم که ما شیعیان اسلام خود را از طریق علی علیه السلام، فاطمه زهرا، امام حسن، امام حسین و امامان معصوم دیگر سلام الله علیم به دست می آوریم. آن اسلامی که از طریق ابوهریره و امثال او به دست ما برسد، آن را اسلام حقیقی و واقعی نمی دانیم. بر این اساس، در این نوع مسائل اختلافی، باید به ریشه این مساله توجه کنیم و بحث در این اختلافات چاره ساز مشکلات نیست. مساله اصلی این است که آیا پس از پیامبر، دین خود را به چه کسی بسپاریم؟ و پس از آن حضرت، چه کسی جانشین او در امر دین اسلام است.
_________________________
پی نوشت:
1. سنن بیهقی, ج 2 - سنن ابوداود, ج 1, باب افتتاح الصلاه, ح 70 و 736 - سنن ترمذی, ج 2, ص 98.
2. وسائل الشیعه, ج 5, ابواب افعال الصلاه, باب 1, ح 1 و 2.
3. سنن بیهقی, ج 2, ص 28.
4. جواهرالکلام نجفى، ج 11، ص 15.
5. وسائل الشیعه, ج 4, باب 15 از ابواب قواطع نماز، حدیث 7.
6. وسائل الشیعه , ج 4, ص 710.
7. پیشوایی، بحثهایی از فقه تطبیقی.
8. مستند العروه , آیت الله شیخ مرتضی بروجردی , ج 4, ص 445.
9. الفقه علی المذاهب الخمسه, مغنیه, ص 109.
10. صحیح مسلم، ج 1، ص 382.
11. مستند العروه, ج 4, ص 445 - جواهر, ج 11, ص 19.

منبع: پرسمان دانشجویی