این که تا چه زمان شیطان زنده خواهد ماند؟ کى میرد؟ به دست چه کسى کشته مى شود؟ روایاتى وارد شده و احتمالاتى داده اند که از این قراراند:
1. مهلت او تا روز قیامت است ؛
این احتمال درست نیست - در این باره به بحث (حاجت خواستن شیطان ) مراجعه شود.
2. تا روز آخر دنیا.
همان روزى که خورشید و ماه و ستارگان تاریک مى شوند و کوه ها مانند پشم زده شده ، روان مى گردند و دریاها مانند آتش خروشان شعله ور مى شوند و تمام جن و انس و ملائکه مى میرند.
3. مهلت او میان نفخه اول و دوم است ؛
نفخه اول وقتى است که اسرافیل در صور مى دمد و همه موجودات جهان یک مرتبه از بین مى روند. نفخه دوم آن وقتى است که اسرافیل در صور مى دمد و همه خلایق دو مرتبه زنده مى شوند. مهلت شیطان در میان این دو نفخه تمام مى شود.
4. تا زمان ظهور حضرت مهدى (عج ) و به دست آن حضرت کشته مى شود. (این مطلب در آینده بیان خواهد شد).
5. تا زمان رجعت ؛
از زمان آمدن حضرت مهدى (عج ) شروع مى شود؛ پیامبر و ائمه معصوم علیه السلام دوباره رجوع مى کنند و به دنیا برمى گردند، آن وقت شیطان مى میرد. و مدت معلومى که قرآن بیان مى کند - همان رجعت است - که عزرائیل جان او را مى گیرد و به زندگیش خاتمه مى دهد.
وارد شده که در زمان رجعت ، خداوند به ((ملک الموت )) مى فرماید: جان ابلیس را قبض کن که عمر او به سر آمده و سختى ، تلخى و مستى جان کندن را که به اولین و آخرین افراد چشاندى به او تنها بچشان . و نیز مى فرماید:
((اى ملک الموت !)) اول وارد دوزخ شو و هفتاد زبانیه با هفتاد زنجیر و هفتاد کاسه از آب لظى (که همان آبهاى جهنمى سوزان است ) با هفتاد هزار از سگ هاى جهنمى را بردار و با سخت ترین شکلى جان او را بگیر.
عزرائیل هم با صورتى که اگر اهل زمین او را با آن صورت ببینند، از ترس و وحشت ، تمام آنان قالب تهى مى کنند و مى میرند، و به همان شکلى که ماءمور است نازل مى شود.
شیطان وقتى او را به آن هیبت مشاهده مى کند به مشرق فرار مى کند، عزرائیل را همان جا مى بیند! به طرف مغرب مى گریزد، او را حاضر مى بیند، به دریا مى رود، باز او را همان جا مشاهده مى کند؛ در این زمان ، ((ملک الموت )) بر او بانگ مى زند که : اى ملعون ! بایست ؛ باز فرار مى کند و مى آید بر سر قبر آدم علیه السلام و مى گوید: اى آدم ! من به واسطه تو رانده شدم و طوق لعنت برگردنم افتاد. عزرائیل به آن سگ هاى جهنمى و ملائکه غلاظ و شداد دستور مى دهد که بر او حمله کنند. سگ ها بر او حمله مى کنند و اطراف او را مى گیرند. ملائکه با گرزهاى آتشین بر مغز او مى کوبند تا جان خبیث و پلید او را بگیرند و به زندگى پر از مکر، فریب و کبر او پایان دهند
1-قاتل شیطان کیست ؟
در روایات دیگرى وارد شده که : شیطان به مرگ طبیعى از دنیا نمى رود، بلکه او را مى کشند و در آخرالزمان کشته مى شود. حال چه کسى او را مى کشد، اختلاف است . بعضى از روایات مى گویند: امام زمان (عج ) وقتى ظهور کند آن ملعون را مى کشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتى قائم ما قیام کند، مى آید در مسجد کوفه شیطان هم مى آید و به زانو در مقابل آن حضرت قرار مى گیرد و مى گوید: واى از این روز سختى که در کمین من است . در این موقع امام زمان (عج ) موهاى جلوى پیشانى او را مى گیرد و آن ملعون را گردن مى زند.
در بعضى از روایات وارد شده که حضرت رسول کشنده شیطان است . امام صادق علیه السلام فرمود: ((شیطان در زمان رجعت روى صخره بیت المقدس به دست حضرت رسول صلى الله علیه و آله کشته و ذبح مى شود)).
نیز عبدالکریم خثعمى مى گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: ((وقتى شیطان گفت : خدایا! مرا مهلت ده تا روز قیامت ، قبول نکرد و در جواب آن ملعون فرمود: تو را مهلت مى دهم تا وقت معلوم. و مراد از آن وقت ، هنگام رجعت امیرالمؤمنین علیه السلام به دنیا است )).
عبدالکریم گوید: از حضرت پرسیدند: آیا براى آن حضرت رجعتى است ؟ فرمود: بلى ، هیچ امامى نیست ، مگر آن که در قوت رجعت آن امام ، مؤمن و کافر اهل زمانش با او برمى گردند. تا مؤمنان را بر کافران غالب و پیروز گردانند.
وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام با اصحاب خود رجوع نماید، شیطان هم با لشکرش حاضر شوند و وعده گاه جنگ آنها در زمین ((روحا)) که از زمین فرات و در نزدیکى کوفه است ، مى باشد.
پس این دو لشکر مى جنگند، به طورى که تا آن زمان چنان کشتارى انجام نشده باشد. آن گاه امام صادق علیه السلام فرمود: گویا اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام را مى بینم که به پشت برگشته اند و از شدت و سختى جنگ صد قدم به عقب رفته اند و گویا آنها را نگاه مى کنیم که پاهاى بعضى از آنها در آب فرات رفته است .
در این هنگام ملائکه خشم الهى از پشت آب ها فرو مى آیند و جنگ به حضرت رسول صلى الله علیه و آله واگذار مى شود. آن حضرت در جلوى لشکر و حربه از نور در دست مبارک ایشان است ؛ چون شیطان نگاهش به آن حضرت بیفتد، پشت کرده و بگریزد. یاران او وقتى که فرار او را مى بینند مى گویند: کجا مى روى و حال آن که بر آنها غالبى ، در جواب گوید: من مى بینم آن چه را شما نمى بینید. من از خداوند عالمیان مى ترسم .
در این هنگام ، حضرت رسول صلى الله علیه و آله به او حمله مى کند و ضربتى بین دو کتف او مى زند که به همان ضربه نابود مى شود و لشکرش نیز هلاک خواهند شد. بعد از آن ، خداوند عالمیان پرستش مى شود؛ در حالى که براى او هیچ شریکى در روى زمین باقى نمى ماند و عبادات همه خالصانه است . آن گاه امیرالمؤمنین علیه السلام در زمین چهل و چهار هزار سال پادشاهى مى کند. و عمرها طولانى مى گردد به طورى که از هر انسانى هزار اولاد به وجود مى آید.