هنگام نماز صبح اولین روز عملیات والفجر 8 در جزیره ام الرصاص کشور عراق ؛ فردی را دیدم که در حالی که جراحت سختی داشت در حال خواندن نماز بود تعجبم آنجا بیشتر شد که متوجه شدم فرد دیگری به این رزمنده اقتدا کرده و نماز جماعت می خواند تعجبم مجددا بیشتر شد زمانی که دستش را بصورت قنوت بالا برد ؛مچ دست این رزمنده قطع بود ...

به ذهنم آمد وقتی که  نماز ستون‌ دین‌ شد پس در هر حالت این ستون خیمه اسلام باید برافراشته باشد حتی با بدن مجروح !!

و باز مرا بیاد نماز ظهرعاشورا برد که این کار، در مقام‌ عمل‌ بالاترین‌ تأکید و سفارش‌ بر اهمیت‌ جایگاه‌ فریضة ‌نماز و برپایی نماز جماعت بود که رزمندگان اسلام نیز به تاسی از اولیای خدا در همه حال نماز را فراموش نمی کردند.

گرمای‌ شدید هوا، تشنگی‌ فراوان‌، بی‌ شرمی‌ دشمنان‌، خطر تیرها و یورش‌های‌بی‌ امان‌، اندوه‌ شهادت‌ یاران‌ و بسیاری‌ از علل‌ و عوامل‌ دیگر، هیچ‌ کدام‌ در آن‌ عاشورای حسینی نتوانست‌ کوچک‌ترین‌ خللی‌ در برپایی‌ این‌ فریضة‌ مقدس‌ ایجاد نماید و امام‌ (ع) این‌ گونه‌ راه‌ را بر همة‌ بهانه‌ گران‌ و مستمسکان‌ برای‌ ترک‌ نماز بست‌ و اهمیت‌ و عظمت‌آن‌ را یادآور شد.

(به نقل از برادر حسن صفائیان )