وجود کودکان یتیم که پدر یا والدین خود را در طفولیت از دست داده‌اند در هر جامعه‌ای اجتناب‌ناپذیر است. در همه‌ی ادیان الهی به این کودکان توجه دارند و بر ضرورت تعهّد در برابر آنان، حفظ حقوقشان و اظهار لطف به آنان تأکید می‌کنند.
 برای مثال رعایت حال آنان، از جمله بندهای عهدی است که خداوند از بنی اسرائیل گرفته است: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ»؛(1) «به یاد آورید زمانی را که از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید.» 

 این آیه‌ی شریفه، احسان به چند گروه را از وظایف ضروری اهل ایمان و از مصادیق اعمال شایسته دانسته است که یتیم‌نوازی از جمله آنان است؛ چرا که بندهای این میثاق، عام است و به بنی‌اسرائیل اختصاص ندارد؛ بلکه از اصول حقیقی دین الهی است که در همه‌ی شرایع مقدسه بوده است و تغییر نمی‌کند.
 قرآن کریم با تعبیرات گیرا و گویا، مسئولیت مردم و دولت اسلامی را درباره‌ی ایتام برشمرده است. این کتاب مقدس و آسمانی با برترین شیوه از ایتام تجلیل و بر رسیدگی به امور مادی و معنوی، فردی و اجتماعی آنان تأکید می‌کند. همچنین کوتاهی در سرپرستی آنها را توبیخ کرده، سبب کیفر دنیوی و اخروی می‌داند.
 قرآن مجید در آیات مختلف، نیکی و رسیدگی به امور مادی و معنوی افراد یتیم را پس از احسان به والدین و نزدیکان قرار داده و این نیکی را یکی از زمینه‌های سازندگی اخلاق و مبارزه با بخل، غرور و مفاسد اخلاقی معرفی کرده است. (2) همچنین پذیرایی از آنان را یک ارزش و معیار برای انسان تکامل یافته و نیکوکار معرفی کرده(3) و ضمن تأکید بر حفظ مال یتیم(4) چگونگی تصرف و مصرف کردن اموال وی(5) را با رعایت قسط و عدل(6) متذکر شده است. این کتاب الهی، جفا در حق یتیمان را از نشانه‌های تکذیب دین و قیامت اعلام کرده است. (7) همچنین از بدرفتاری با آنان به شدت نهی می‌فرماید(8) و غیر از آنکه بر دقت در حفظ دارایی آنان سفارش کرده، از تبدیل و مخلوط کردن اموالشان نهی می‌فرماید؛ حتی زمان سپردن اموالشان را به آنان مشخص می‌سازد. (9) افزون بر آن در بیت‌المال و اموال مردم نیز حق و سهمیه‌ای را برای ایتام نیازمند، مقرر، و دولت اسلامی را موظف کرده است تا نیازهای آنان را برآورده سازد. (10)
 با توجه به اهمیت موضوع یتیم در شرع مقدس اسلام، در این نوشتار سعی شده است تا اهم وظایف هر مسلمان در قبال کودکان یتیم بررسی شود.

 یتیم از دیدگاه اسلام
 در لغت عرب، یتیم به کسی گفته می‌شود که پدرش را از دست داده باشد و پس از بلوغ این اسم از او برداشته شود. (11)
 از دیدگاه شرع مقدس اسلام یتیم به اطفال نابالغی گفته می‌شود که پدر خویش را از دست داده باشند. (12) چنین کودکانی با از دست‌دادن سایه‌ی پرمهر پدر، احساس خلأ و کمبود فراوان می‌کنند که این خلأ با محبت و دوستی قابل جبران است.
 مادران مهربان و دلسوز، این کمبود را تا حدودی جبران می‌کنند؛ ولی اسلام، همگان را مکلف کرده است تا در صورت وجود مادر یا سرپرست، او را در قبال این مهم یاری کنند و در غیر این صورت آنها را تحت حمایت خویش قرار دهند.
 دین مبین اسلام، حقوقی را در قبال ایتام واجب کرده است که شناخت آن حقوق، ما را در انجام وظایفمان کمک می‌کند.

 حقوق اجتماعی
 دنیا دار مکافات است؛ از اینرو در نظر داشته باشیم که اگر در حق یتیمان جامعه سهل‌انگاری کنیم، سرانجام بر ما نیز روزگاری خواهد رسید که فرزندانمان بی‌سرپرست و دور از مهر پدر و محبت مردمان خواهند ماند.
 قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ»؛(13) «کسانی که اگر فرزندان ناتوانی از خود به یادگار بگذارند از آینده‌ی آنان می‌ترسند، باید (از ستم درباره‌ی یتیمان مردم) بترسند.»
 این آیه اشاره می‌کند که آن‌گونه با یتیمان مردم رفتار کنید که دوست دارید با یتیمان شما در آینده رفتار کنند. حضرت علی‏علیه‏السلام می‌فرماید: «مَنْ رَعَى الْأَیْتَامَ رُعِیَ فِی بَنِیهِ؛(14) هر کس رعایت حال یتیمان کند، حال فرزندانش رعایت خواهد شد.» همچنین در مقابل می‌فرماید: «مَنْ ظَلَمَ یَتِیماً عَقَّ أَوْلَادَه؛(15) هر کس به یتیمی ظلم کند، قطع احسان از اولاد [و اطفال] خود کرده است ‍[و عاقبت به فرزندانش ظلم می‌شود].»
 از مکافات عمل غافل مشو
 گندم از گندم بروید جو ز جو
 آنچه می‌توان از دستورهای شرع مقدس درباره‌ی ایتام برشمرد، عبارت است از:
 1. سرپرستی یتیم
 نخستین گام در اصلاح وضع بی‌سرپرستان، آغوشی است که آنان را در برگیرد و سینه‌ای است که با گرمی و حرارت محبت‌آمیز خود به آنها احسان کند و خانه‌ای است که با خوشی و نشاط در آن به سر برند.
 در صورتی که این سه مورد فراهم شود، می‌توان از کودک یتیم به طور احسن محافظت و از نظر مادی و معنوی از او حمایت کرد. قرآن مجید از این کار به لفظ «ایواء» (=پناه دادن) تعبیر کرده است؛ زیرا کودکی که پدر خود را از دست می‌دهد، همانند آن است که بزرگ‌ترین و یگانه پناهگاه خود را از دست داده است؛ از اینرو اولویت نخست برای یتیم، پناهگاهی است که در آن احساس غربت نکند.
 دنیا دار مکافات است؛ از اینرو در نظر داشته باشیم که اگر در حق یتیمان جامعه سهل‌انگاری کنیم، سرانجام بر ما نیز روزگاری خواهد رسید که فرزندانمان بی‌سرپرست و دور از مهر پدر و محبت مردمان خواهند ماند
 بدین سبب، قرآن کریم نخستین مرحله‌ی احتیاجات پیامبر عظیم الشأن‏صلی‏الله‏علیه‏وآله را در زمانی که طفل یتیمی بود یادآور می‌شود و می‌فرماید: «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوى»؛(16) «آیا تو را یتیم نیافت، پس پناهت داد.»
 در این آیه‌ی شریفه، نخستین عنایت الهی به پیامبر اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله پناه دادن او در زمان یتیمی است و از اینرو پیامبر اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‌فرماید: «خَیْرُ بَیْتٍ فِی الْمُسْلِمِینَ بَیْتٌ فِیهِ یَتِیمٌ یُحْسَنُ إلَیْهِ وَ شَرُّ بَیْتٍ فِیهِ یَتِیمٌ یُسَاءُ إِلَیْهِ؛(17)بهترین خانه در میان مسلمانان، خانه‌ای است که در آن یتیمی باشد که به او احسان شود و بدترین خانه، خانه‌ای است که در آن با یتیم بدرفتاری شود.»
 البته آنچه مهم و قابل تأمل است سفارش اسلام در پناه دادن به فرد بی‌سرپرست در آغوش پرمهر خانواده است و مراکز و موسسات خیریه یا دولتی نمی‌توانند آن محیط را فراهم کنند.

 یتیم در آغوش خانواده
 از مجموع روایات استفاده می‌شود که در مملکت اسلامی لازم است یتیمان، دوش به دوش سایر فرزندان در آغوش خانواده‌ها تربیت شوند و به قدری به آنان محبت شود که تفاوتی بین خود و سایر فرزندان احساس نکنند.
 رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نیز که پیام‌آور رحمت و رحمة للعالمین است و خود نیز طعم یتیمی را چشیده است، درباره‌ی این موضوع اکیداً توصیه کرده است. آن جناب مردم را به سرپرستی یتیمان سفارش می‌کند و می‌فرماید: «مَنْ عَالَ یَتِیماً حَتَّى یَسْتَغْنِیَ أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِکَ الْجَنَّةَ کَمَا أَوْجَبَ لآِکِلِ مَالِ الْیَتِیمِ النّارَ؛(18) هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا آنکه بی‌نیاز شود، خداوند به سبب این کار، بهشت را بر او واجب می‌سازد؛ همچنان که آتش دوزخ را بر‌ خورنده‌ی مال یتیم واجب ساخته است.»
 البته اسلام در رتبه‌ی اول، بستگان نزدیک را مسئول سرپرستی چنین کودکانی دانسته است و در صورت فقدان بستگان نزدیک، جامعه و دولت اسلامی باید این مسئولیت را بر عهده بگیرد.

 ثواب پناه دادن به یتیم
 الف. سکونت در بهشت
 ائمه معصوم‏علیهم‏السلام در احادیث متعددی، بهشت را برای کسانی تضمین کرده‌اند که یتیم را پناه دهند و در خانه‌ی خود از آنها پذیرایی کنند. امام باقر‏علیه‏السلام می‌فرماید: «أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ مَنْ آوَى الْیَتِیمَ وَ رَحِمَ الضَّعِیفَ وَ أَشْفَقَ عَلَى وَالِدَیْهِ وَ أَنْفَقَ عَلَیْهِمَا وَ رَفَقَ بِمَمْلُوکِه؛(19) خداوند برای چهار گروه در بهشت، خانه‌ای بنا نهاده است؛ آنکه یتیمی را پناه دهد و کسی که به ضعیف ترحم کند و شخصی که با پدر و مادر مهربان باشد و آنکه با مملوک [و زیردستش] با ملاطفت و دوستی رفتار کند.»  از مجموع روایات استفاده می‌شود که در مملکت اسلامی لازم است یتیمان، دوش به دوش سایر فرزندان در آغوش خانواده‌ها تربیت شوند و به قدری به آنان محبت شود که تفاوتی بین خود و سایر فرزندان احساس نکنند.

 

 ب. برطرف شدن عذاب قبر
 پیامبر اکرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ‏علیها‏السلام بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ وَ هُوَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ وَ هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَیْهِ یَا رُوحَ اللَّهِ قَدْ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُه؛(20) عیسی بن مریم‏علیه‏السلام از قبری می‌گذشت که صاحب آن را عذاب می‌کردند. پس از یک سال، بار دیگر از آنجا گذشت و [متوجه شد که] صاحب آن قبر، عذاب نمی‌شود. پس گفت: پروردگارا سال اول که از این قبر عبور کردم،‌ او در حال عذاب شدن بود و امسال که عبور کردم، معذّب نیست. خداوند جلیل به او وحی کرد که ای روح خدا! او فرزند صالحی داشت که ‍[وقتی به سن رشد رسید،] راهی را اصلاح کرد و یتیمی را منزل داد، به سبب عمل فرزندش او را آمرزیدم.»

 دار الایتام
 نظر اسلام این است که یتیمان در محیط گرم خانواده‌ها پرورش یابند؛ چرا که نام و محیط دارالایتام، عواطف آنها را جریحه‌دار و آنها را دچار ناامیدی می‌کند و البته این امر با ساختن دارالایتام و حمایت از یتیمان بی‌سرپرست که مأوی و مسکنی ندارند منافات ندارد؛ بلکه از عبادات بزرگ اسلامی به شمار می‌رود.
 شاهد این مطلب هم این است که در عصر رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله با اینکه حکومت اسلامی از نظر بنیه‌ی مالی به حدی بود که بتواند در برخی نقاط، مکانی برای تربیت بی‌سرپرستان ایجاد کند و مخارج آنان را از بیت‌المال بپردازد؛ اما برای پرورش روحی و جسمی آنها اصرار داشت تا یتیمان در محیط خانواده‌ها و در کنار کودکان آن خانواده‌ها تربیت شوند؛ چرا که اسلام علاقه دارد تا مردان و زنان به جای پدر و مادر از ایشان مراقبت کنند.
 امروزه مؤسسات خیریه با برنامه‌های متعدد و متنوع توانسته‌اند بسیاری از نیازها و حتی وسائل تفریح و تحصیل به موقع این افراد را فراهم کنند و از نظر ظاهری (لباس، غذا و مسکن) نیز آنان را در شرایط خوبی رشد دهند؛ ولی به سبب محروم بودن این کودکان از محبت و کانون گرم خانواده، نتایج نامطلوبی به بار می‌آید و بقول یکی از اندیشمندان فرانسوی «افراد انسانی را نمی‌توان چون ماشینهای یک کارخانه یکسان و یک‌شکل ساخت. تربیت دسته‌جمعی افراد به دلیل تفاوتهای آنها به خوبی ممکن نیست و مدرسه نمی‌تواند جای تربیت پدر و مادر را بگیرد.» (21)
 الکسیس کارل در کتاب «انسان، موجود ناشناخته»، می‌گوید: تعلیم و تربیت کودک وقت دائمی را ایجاب می‌کند که جز به وسیله پدر و مادر تأمین نمی‌شود؛ زیرا فقط اینان مخصوصاً مادر، از آغاز، خصایص بدنی و روانی و استعدادهای کودک را که پرورش آنها باید با هدف تعلیم و تربیت قرار گیرد، شناخته‌اند.» (22)
 البته این نکته، قابل ذکر است که گاه دولت اسلامی با حفظ مسائل مربوطه، مصلحت را در پرورش کودکان یتیم در سازمانهای خاص می‌داند یا اینکه گاه شرایط اجتماعی افراد به گونه‌ای است که نمی‌تواند یتیمان را به خانواده‌ها بسپارد و خود نظارت کند که در این صورت، ایتام را به مؤسسات مربوطه می‌سپارد تا با حفظ حدود و ضوابط از آنها حمایت کنند.
 نکته‌ی دیگر، مدارس شبانه‌روزی یا پاره‌وقت است که دولت و خیرین در سراسر کشور راه‌اندازی کرده‌اند و ضمن رسیدگی به وضع معیشتی و مالی، اسباب رشد و شکوفایی آنها را فراهم می‌کنند. آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که اگر در این مدارس فقط کودکان یتیم حضور داشته باشند، ممکن است حس حقارت، یاس، بدبینی و جریحه‌دار شدن عواطف را به دنبال داشته باشد.
 به نظر نویسنده، راه حل این مشکل، ایجاد مدارسی است که بتواند همراه این کودکان، اطفال دیگری را نیز پذیرا باشد، تا کودکان یتیم احساس نکنند که چون پدر ندارند، باید از دیگران جدا باشند؛ بلکه وجود اطفال غیریتیم، این ذهنیت را از آنها دور ساخته، در نتیجه، افراد بی‌سرپرست آن محیط را مانند محیط خانواده دوست خواهند داشت و به نحو شایسته رشد خواهند کرد؛ مثلا این مدارس می‌توانند به دانش‌آموزانی که توانایی مالی و امکانات لازم را برای ادامه تحصیل ندارند، خدمات ارائه کنند.

 2. نیکی و اکرام
 یکی دیگر از دستورهای اسلام درباره‌ی ایتام، احسان به آنهاست که در آیات و روایات متعددی به آن سفارش شده است. قرآن در سوره‌ی مبارکه‌ی فجر می‌فرماید: «کَلاَّ بَلْ لاَتُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ * وَلا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ»؛(23) «چنان نیست که شما می‌پندارید. شما یتیمان را گرامی نمی‌دارید و یکدیگر را بر اطعام مسکینان تشویق نمی‌کنید.»
 این آیه‌ی شریفه، مسئولیت انسان را در برابر دو گروه بر می‌شمرد: مسئولیت در قبال مساکین که فقط در اطعام و انفاق آنها خلاصه می‌شود و مسئولیت در قبال ایتام که دیگر سخن از اطعام نیست؛ بلکه نیاز ایشان فراتر است و به اکرام و احسان نیازمندند؛ چرا که درباره‌ی یتیم، تنها، مسئله‌ی گرسنگی مطرح نیست؛ بلکه از آن مهم‌تر جبران کمبودهای عاطفی او است تا هیچ‌گاه احساس نکند که به علت از دست دادن پدرش خوار و ذلیل شده است. این مسئله به قدری حائز اهمیت است که خداوند متعال، نیکی به افرد بی‌سرپرست را پس از نیکی به پدر و مادر و اقوام ذکر می‌کند و می‌فرماید: «وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ»؛(24) «به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مساکین نیکی کنید.»
 مولای موحدان، علی‏علیه‏السلام به عنوان اسوه و راهبر مسلمانان، چنان با ایتام رفتار می‌کند که او را پدر یتیمان لقب داده‌اند. ابوالطفیل می‌گوید: «روزی علی‏علیه‏السلام را دیدم که یتیمان را به حضور خود خواست. سپس چنان به آنان تفقد و مهربانی می‌کرد و به آنها عسل می‌خوراند که بعضی از اصحابش آرزو می‌کردند ای کاش ما نیز یتیم بودیم!» (25)
 رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‌فرماید: «کُنْ لِلْیَتِیمِ کَالْأَبِ الرَّحِیمِ وَ اعْلَمْ أَنَّکَ تَزْرَعُ کَذَلِکَ تَحْصُدُ؛(26) برای یتیم، چون پدر مهربان باش و بدان که هر چه بکاری، همان را درو می‌کنی.»
 علی بن ابی‌طالب‏علیه‏السلام می‌فرماید: «لَمَّا احْتُضِرَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله إِلَى أَنْ قَالَ فَکَانَ آخِرُ شَیْ‏ءٍ سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله یَقُولُ إِلَیْکَ إِلَیْکَ ذِی الْعَرْشِ لَا إِلَى الدُّنْیَا أُوصِیکُمْ بِالضَّعِیفَیْنِ خَیْراً الْیَتِیمِ وَ الْمَمْلُوکِ؛(27) هنگامی که رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله در حالت احتضار بود آخرین چیزی که از ایشان شنیدم این بود که می‌فرمود: به سوی خدا و آخرت حرکت کنید، نه به سوی دنیا، شما را وصیت می‌کنم به دو ضعیف، یتیم و زیردست نیکی کنید.»
 از دیگر دستورهای اسلام بر اکرام یتیمان می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
 مدارا با یتیم
 خداوند متعال به پیامبرش دستور می‌دهد که با آنها با نرمی و مدارا سخن بگو و با لبخندی که بر آنان می‌زنی، حالت سرخوردگی و اندوه را از آنان دور کن؛ چنان‌که می‌فرماید: «فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَر»؛(28) «با یتیم قهر مکن.» قهر به معنای غلبه توأم با تحقیر است.
 این درس رسا، نه برای پیامبر‏صلی‏الله‏علیه‏وآله که برای امت اوست تا بدانند که باید از قهر با یتیمان و تطاول و تندی در برخورد با آنان و گاه چهره‌های عبوس در مقابل ایشان خودداری کنند؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ * فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ»؛(29) «[ای پیامبر!] آیا دیدی کسی را که روز جزا را انکار می‌کرد؟ این، همان شخص [بی‌رحمی] است که یتیم را [به قهر] از خود می‌راند.» دع به معنای دفع شدید و راندن توأم با خشونت است.آنچه می‌توان از این آیه نتیجه گرفت آن است که راندن یتیم از خود، و ترشرویی در برابر آنان و رد خواسته‌های ایشان، دور سازنده‌ی انسان از قرب به خداوند است.

 نوازش یتیم
 خلأ و کمبودهایی در زندگی انسانها وجود دارد که جز از طریق محبت و دوستی نمی‌توان آنها را جبران کرد. در این میان، کودکان یتیم، بیش‌ترین نیاز را احساس می‌کنند؛ زیرا بر اثر از دست دادن پدر یا والدین از سرچشمه‌ی محبت دور افتاده و بدین سبب، بیش از هر چیز به نوازش محتاج‌اند و برای این احساس عاطفی و روحی، خواه ناخواه در انتظار پاسخ هستند؛ از اینرو در آیات و روایات بسیاری بر مسئله‌ی یتیم‌نوازی تأکید شده است.
 پیامبر گرامی اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «إِذَا بَکَى الْیَتِیمُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ عَلَى بُکَائِه؛(30) هنگامی که یتیم گریه می‌کند عرش خدا به‌خاطر گریه‌اش به لرزه در می‌آید» و امام صادق‏علیه‏السلام می‌فرماید: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَمْسَحُ یَدَهُ عَلَى رَأْسِ یَتِیمٍ تَرَحُّماً لَهُ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛(31) هیچ بنده‌ای از روی محبت دست بر سر یتیم نمی‌کشد؛ مگر اینکه خداوند در مقابل هر مو، نوری در روز قیامت به او عنایت می‌کند.»
 این، درست در مقابل چیزی است که در جوامع دور از ایمان و اخلاص، همچون جامعه‌ی عصر جاهلیت دیروز و امروز رواج داشته و دارد که نه تنها به انواع حیله‌ها برای تملک اموال یتیمان متوسل می‌شوند؛ بلکه خود او را در جامعه چنان تنها می‌گذارند که درد یتیمی و فقدان پدر را به تلخ‌ترین صورت احساس می‌کند.

 آثار یتیم‌نوازی
 الف. داخل شدن در بهشت
 امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یُدْخِلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی رَحْمَتِهِ وَ یُسْکِنَهُ جَنَّتَهُ فَلْیُحْسِنْ خُلُقَهُ ... وَ لْیَرْحَمِ الْیَتِیم؛(32) هر که بخواهد خداوند او را در رحمتش وارد کند و در بهشتش جای دهد، باید اخلاق خویش را نیکو و به یتیم رحم کند.»

 ب. نرم شدن قلب و برآورده شدن حاجت
 پیامبر اکرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «اَتُحِبُّ اَنْ یَلِینَ قَلْبُکَ وَ تُدْرِکَ حَاجَتَکَ؟‌ اِرْحَمِ الْیَتِیمَ وَامْسَحْ رَأْسَهْ وَ أَطْعِمْهُ مِنْ طَعَامِکَ یَلِینُ قَلْبَکَ وَ تُدْرِکُ حَاجَتَکَ؛(33) آیا دوست داری دلت نرم و خواسته‌ات برآورده شود؟ بر یتیم ترحم کن و دست [محبت] بر سر او بکش و از غذای خود به او بخوران تا قلبت را نرم کند و به حاجتت برسی.»

 ج. ترفیع درجات و محو سیئات
 رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لاَیَلِی مُسْلِمٌ یَتِیماً فَیُحَسِّنُ وَلاَیَتَهُ وَ یَضَعُ یَدَهُ عَلَی رَأْسِهِ اِلاَّ رَفَعَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بِکُلِّ شَعْرَ?ٍ دَرَجَ?ً وَ کَتَبَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَ?ٍ حَسَنَ?ً وَ مَحَا عَنْهُ بِکُلَّ شَعْرَ?ٍ سَیِّئَ?ً؛(34) سوگند به کسی که جانم در قبضه‌ی قدرت اوست، هر مسلمانی که سرپرستی یتیمی را بر عهده بگیرد و به خوبی از عهده‌ی ولایت و سرپرستی آن یتیم برآید و دست محبت بر سر او بکشد، به عدد هر مویی [که از زیر دستش می‌گذرد]، خداوند متعال، مقام او را یک درجه بالا می‌برد و برای هر مو یک ثواب در نامه‌ی عمل وی می‌نویسد و برای هر مو یک گناه از او محو می‌کند.»
 البته نیکی به یتیم می‌تواند به صورتهای مختلف انجام گیرد؛ ولی هیچ نیکی بالاتر از تربیت و آموزش نیست.

 3. آموزش و پرورش
 یکی از مهم‌ترین مسائل درباره‌ی ایتام، بحث تعلیم و تربیت و هدایت آنها به سویی است که بتوانند در آینده، انسانهای صالح و ثمربخشی باشند. به تجربه ثابت شده است که هر گاه خداوند متعال، نعمتی را از انسان بگیرد، در مقابل، ظرفیتهای بالایی به او می‌دهد؛ برای مثال اکثر افراد نابینا یا ناشنوا از حافظه و استعداد بالاتری در مقایسه با دیگر افراد جامعه برخوردارند. برخی کودکان نیز در مقابل از دست دادن پدر، استعداد فوق‌العاده‌ای دارند که هدایت این استعدادها، آینده‌ی جامعه را تضمین می‌کند؛ چنان‌که افزون بر پیامبر عظیم‌الشأن‏صلی‏الله‏علیه‏وآله بسیاری از علما و دانشمندان نیز در بدو تولد یا در زمان کودکی از نعمت پدر محروم شده‌اند؛(35) اما اگر یتیم را به حال خویش واگذارند و به جای آنکه بر اثر دلسوزی،‌ مهربانی، مراقبت و تربیت، دلش را سرشار از فضایل و عشق به جامعه کنند و به ابزار خدمت به اجتماع مسلح سازند، به او بی‌توجهی و از جامعه طرد کنند، ناخواسته او را به ابزار خصومت به اجتماع مسلح کرده‌اند. در نتیجه فردی بی‌بند و بار و خالی از فضایل و پر از کینه به اجتماع خواهد شد. چنین فردی در نخستین فرصت، ضربه‌های جبران‌ناپذیر خود را به پیکر اجتماع وارد می‌کند و انتقام خود را از اجتماع می‌گیرد؛ همان اجتماعی که در دوران کودکی یتیم، فرزندان خود را در برابر چشم او می‌بوسید و با بهترین لباس و کیف، آنان را به مدرسه می فرستاد؛ ولی به وی به جرم اینکه فاقد پدر بود، توهین می‌شد.
 در یکی از تحقیقاتی که درباره‌ی کودکان بزهکار در آلمان انجام گرفت، از 2704 بزهکار جوان، 1171 نفر (یعنی بیش از 43% آنان) یتیم بوده‌اند. در پژوهشی دیگر از آمریکا ملاحظه می‌کنیم که 70% دختران حاضر در دارالتأدیب، یتیم بودند. (36) نکته‌ی قابل تأمل آنکه صدام و هیتلر به عنوان دو جنایتکار، یتیم بوده‌اند و این نشان‌دهنده‌ی استعداد سرشاری است که در ایتام وجود دارد؛ ولی آنان در صورت بی‌توجهی، خسارتهای جبران‌ناپذیری را به جامعه وارد می‌کنند. اینجا است که وظیفه‌ی دولت و جامعه‌ی اسلامی ایجاب می‌کند تا با احداث مدارس غیرانتفاعی برای ایتام ـ و البته با حضور کودکان غیریتیم‌ ـ و ارائه‌ی برنامه‌های آموزشی و پرورشی خاص، باعث شکوفایی بیش از پیش استعداد آنها شوند؛ زیرا رشد و پرورش یتیمان، آینده‌ی آنها و جامعه را تضمین خواهد کرد.

 4. حقوق مالی
 یکی دیگر از حقوق فرزندان یتیم در جامعه، حقوق مالی است که به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش اول مربوط به آنهایی است که از داشتن امکانات مالی و ارث پدر محروم‌اند و بخش دوم، مربوط به کودکانی است که دارای اموال بسیاری هستند و به کمک نیاز ندارند. این دو بخش از موضوعات مهمی است که در آیات متعددی از قرآن به آن سفارش و تأکید شده است.

 انفاق به یتیم
 آنچه پس از مأوی‌دادن به یتیم و اکرام او حائز اهمیت است، برطرف کردن نیازهای مادی وی است؛ چنان‌که در قرآن و روایات ائمه‌ی اطهار‏علیهم‏السلام نیز تأکید فراوان شده و انفاق به یتیم پس از انفاق به والدین و نزدیکان ذکر شده است.
 انفاق بر یتیم، اعم از نیازهای مالی، خوراکی و پوشاکی است که باید هر یک به نحو احسن تأمین شود. قرآن کریم پرداخت مال برای رفع نیازمندی خویشان و یتیمان را از مشخصات نیکوکاران برشمرده(37) و در بیت‌المال و اموال مردم نیز حق و سهمیه‌ای برای ایتام نیازمند مقرر کرده است.
 درباره‌ی اطعام آنها نیز دستورهای مکرری رسیده است که قرآن کریم، سیره‌ی اهل بیت پیامبر‏صلی‏الله‏علیه‏وآله را به عنوان الگوی همه‌ی مسلمانان بیان می‌کند؛ چنان‌که می‌فرماید: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّه لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»؛(38) «غذای خود را با اینکه به آن علاقه [و نیاز] دارند به مسکین، یتیم و اسیر می‌دهند و می‌گویند ما شما را برای خدا اطعام می‌کنیم و هیچ پاداشی و سپاسی از شما نمی‌خواهیم.» در این آیه‌ی مبارکه، خاندان وحی تجلیل شده‌اند؛ زیرا پس از هر روزه، افطاری خود را به مسکین، یتیم و اسیر داده‌اند.
 تأکید اسلام بر رسیدگی به وضع غذایی یتیمان تا آنجا است که در سالهای قحطی نیز برای آنها سفارش شده است. قرآن مجید، آنان را سزاوارترین قشر جامعه به دریافت کمکهای غذایی در سالهای قحطی بر می‌شمرد. (39)
 حضرت علی‏علیه‏السلام در واپسین وصیتهایش پس از ضربت خوردن می‌فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُم؛(40) خدا را خدا را درباره‌ی یتیمان؛ نکند آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع شود.»
 مولای پیشوایان جهان که در قول و عمل به فکر یتیمان است، هر شب با دست خود به یتیمان غذا می‌رساند تا آنجا که او را ابوالیتامی لقب داده بودند. شخصی می‌گوید در شب تاریکی در میان کوچه‌های مکه می رفتم. زنی را دیدم که چند بچه را اطراف خود نشانده و کنار در خانه نشسته بود؛ مثل اینکه انتظار کسی را می‌کشید. سبب نشستن او را کنار کوچه در آن دل شب پرسیدم. گفت: «آقایی است که هر شب می‌آید و به بچه‌های من مهربانی می‌کند. منتظر اویم؛ چون قدری دیر کرده است.»
 در این حال بود که یکی از بچه‌ها گفت: «یا اماه جاء ابوالایتام؛ مادر! پدر یتیمان آمد.» ناگهان دیدم امیرمؤمنان‏علیه‏السلام آمد و یکایک بچه‌ها را روی دامنش نشاند. لقمه‌های نان را در دهان آنها نهاد و آنها را نوازش کرد. (41)
 این تذکر لازم است که انفاق به ایتام، مختص کسانی نیست که از داشتن سرپرست محروم‌اند؛ بلکه شامل یتیمانی نیز می‌شود که تحت تکفل و سرپرستی فردی از اقوام و خویشاوندان یا رجال صالح قرار دارند؛ زیرا چه بسا قدرت مالی سرپرست به حدی نباشد که بتواند تمام هزینه‌های کودک را فراهم سازد.

 حفظ اموال یتیم
 یکی از موضوعات مهم دیگری که در قرآن بر آن تأکید شده، اموال یتیمان است. آنچه مسلم است، یتیمی همیشه با فقر ملازم نیست؛ بلکه برخی از آنها اموال بسیاری دارند و به کمک دیگران نیازی ندارند.
 شارع مقدس، بر حفظ و احترام مال آنها تأکید کرده و از تصرف در آن‌ـ مگر به نحوی که مصلحت آنان رعایت شود ـ منع فرموده است. مهم‌تر آنکه بعید نیست که بتوان جلوگیری از ضایع‌شدن مال یتیم را نیز به عنوان واجب کفایی مطرح کرد؛ چنان‌که در آیه‌ی 77 سوره‌ی کهف، ضمن بیان داستان حضرت موسی و خضر‏علیهما‏السلام به این مهم پرداخته شده است.
 در این داستان، این دو ولیّ خدا برای حفظ مال یتیم، گرسنگی و بی‌مهری مردم را به جان خریدند و با حال گرسنگی، دیوار کهنه و در حال سقوط دو طفل یتیم را ترمیم کردند تا فرو نریزد و گنج نهفته در زیر آن نمایان نشود.
 آنچه می‌توان از آیات مختلف قرآن به دست آورد آنکه:
 1. حفظ اموال یتیم واجب است و سرپرست او نیز به شرطی اجازه‌ی تصرف در مال وی را دارد که منافع و مصالح او را رعایت کند؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «وَلا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»؛(42) «به مال یتیم نزدیک مشوید؛ مگر به نیکوترین وجهی [که به صلاح او باشد].»

 2. هیچ‌گاه نباید اموال آنها را با اموال خویش مخلوط ساخت؛ به گونه‌ای که نتیجه‌ی آن، تملک همه‌ی آنها باشد و نیز نباید اموال خوب آنها را با اموال بد خود مخلوط کرد؛ زیرا نتیجه‌اش پایمال شدن حق یتیمان است. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لاَ تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لاَ تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلَى‏ أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کَانَ حُوباً کَبیراً»؛(43) «و اموال بد (خود) را، با اموال خود (آنها) عوض نکنید! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید، زیرا این گناه بزرگی است.» البته این دستور به معنای آن نیست که غذا و خوراک آنها را از زندگی خود جدا کنیم؛ بلکه به آن معنا است که اگر زندگی آنها با زندگی شما مخلوط شد، بسان یک برادر با آنها رفتار شود و در صورتی که مخلوط شدن اموال و غذای آنها با اموال و غذای شما به صلاح آنها باشد، این عمل اشکالی ندارد.

 3. دین مقدس اسلام، ولی یا وصی را از دستمزد عملشان در سرپرستی یتیم محروم نکرده است؛ ولی در عین حال، اغنیا را از گرفتن اجرت این نظارت بر حذر داشته و به آنها این‌گونه خطاب فرموده است: «مَنْ کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ»؛(44) «هر کس که بی‌نیاز است از برداشت حق‌الزحمه خودداری کند.» اما اگر سرپرست، فقیر است، مجاز است مزد خود را با رعایت عدالت و انصاف بردارد: «مَنْ کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ»؛(45)« و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته [و مطابق زحمتی که می‌کشد] از آن بخورد.»

 4. اسلام، چند شرط را برای بازگرداندن اموال یتیم به او ذکر کرده و بر آن تأکید فرموده است:
 اول: برای برگرداندن اموال، یتیمان را بیازمایید تا زمانی که به حد بلوغ برسند؛ چنان‌که می‌فرماید: «وَابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُم‏»؛(46) «زمانی که یتیمان به حد بلوغ رسیدند، آنها را بیازمایید. اگر در آنها رشد (کافی) یافتید اموالشان را به آنها بدهید.»
 آنچه از کلمه‌ی «حتی» در این آیه استفاده می‌شود آن است که باید آزمایش یتیمان، پیش از رسیدن به حد بلوغ و به صورت مکرر و مستمر انجام شود و این آزمایش ادامه یابد تا هنگامی که در آستان بلوغ قرار گیرند و وضع آنها به طور کامل از نظر رشد عقلی برای اداره‌ی امور مالی خود روشن شود.

 دوم: منظور از بلوغ ایتام، تنها بلوغ جسمانی نیست؛ بلکه باید بلوغ فکری و اقتصادی نیز مد نظر قرار گیرد؛ به گونه‌ای که یتیم، اموال خود را حفظ کند: «فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُم.» (47)

 سوم: لازم است تا رشد و بلوغ یتیم، کاملا مسلم، و سپس اموالشان به آنها سپرده شود که این رشد (به دست آوردن تجربه در معاملات و شناخت سود و زیان) پایان جواز تصرف دیگران در اموال آنان است.

 چهارم: دستور اسلام پس از طی مراحل گذشته این است که برای سپردن مال یتیم به او، چند شاهد بگیرید تا جای اتهام و نزاع و گفتگو باقی نماند. قرآن می‌فرماید: «فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ»؛(48) «و هنگامی که اموالشان را به آنها باز می‌گردانید، بر آنان شاهد بگیرید.»

 نکوهش تجاوز به مال یتیم
 چنان‌که گفته شد، اسلام بر حفظ مال یتیمان تأکید و سفارش بسیار دارد و از ضایع کردن و تملک مال آنها به شدت نهی کرده است. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا»؛(49) «کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می‌خورند، (در حقیقت) تنها آتش می‌خورند و به زودی در شعله‌های آتش (دوزخ) می‌سوزند.»
 متأسفانه در بعضی خانواده‌ها پس از فوت پدر، خواهران و برادران بزرگ‌تر بدون توجه به برادر و خواهر نابالغ خود، ارث را بین خود تقسیم می‌کنند و ارثی برای آنان باقی نمی‌گذارند و یا بدون در نظر گرفتن حکم اسلام، مبلغ ناچیزی را برای آنها کنار می‌گذارند؛ در حالی که اسلام برای جنین در رحم مادر که پدرش فوت شده نیز همانند دیگران ارث مقرر فرموده است.
 اینجا است که رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‌فرماید: «یُبْعَثُ نَاسٌ عَنْ قُبُورِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تَأَجَّجُ أَفْوَاهُهُمْ نَاراً فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیرا؛(50) در قیامت، عده‌ای از گورهایش بیرون می‌آیند؛ در حالی که از دهان آنها آتش زبانه می‌کشد. عرض شد یا رسول الله! آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که اموال یتیمان را به ناحق می‌خورند، آنان در شکمهایشان آتش می‌ریزند و به زودی در جهنم افکنده می‌شوند.»
 و نیز فرمود: «شَرُّ الْمَأْکَلِ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیم؛(51) بدترین خوردنیها، خوردن [ظالمانه‌ی] مال یتیم است.»
 تصرف در مال یتیم، مخلوط کردن مال خوب او با مال بد خود، محروم کردن او از ارث به علت کوچک بودن یا تقبل هزینه‌های او و ... از مصادیق ظلم به یتیم است و از جمله آثار ظلم به یتیم، بلا، عذاب و سلب نعمت است؛ چنان‌که امام علی‏علیه‏السلام می‌فرماید: «ظُلْمُ الْیَتَامَى وَ الْأَیَامَى یُنْزِلُ النِّقَمَ وَ یَسْلُبُ النِّعَمَ أَهْلَهَا؛(52) ظلم به یتیمان و جوانان، بلا و عذاب را نازل و نعمتها را از صاحبان نعمت سلب می‌کند.»
 خلاصه آنکه اگر این کودکان بی‌گناه، فردا در گرداب گناه افتند، اگر سینه‌ی پاکشان پر از سوز، کینه و تندخویی شود، اگر این انسانهای بی‌گناه تحقیر و ضایع شوند، اگر این امانتهای زیبا و ظریف الهی صحیح نگهداری نشوند و یا به جرم بی‌پدری از محبت محروم و به بیماری روانی مبتلا شوند یا طغیانگر شده، دچار بحرانهای روحی و عصبی شوند، اگر این اطفال مظلوم، پیش از بلوغ و نبوغ، مانند میوه‌ی نارس از شاخسار زندگی ساقط شوند و شرف و ناموس جامعه بر باد رود، تمامی کسانی که کوتاهی کرده‌اند، مسئول خواهند بود.
 پس لازم است:
 اولاً: به مادران فداکاری که سرپرستی اطفال یتیم خود را بر عهده دارند و با مشکلات فراوان، آنها را تربیت می‌کنند یاری رسانده، از این راه، بنیان چنین خانواده‌هایی را تقویت و به اصطلاح پیشگیری کنیم؛ برای نمونه طرح اکرام کمیته امداد امام خمینی‏رحمه‏الله که با چنین هدفی آغاز شده است، یکی از راههای تقویت این خانواده‌هاست.

 ثانیاً: اگر کودکانی از داشتن والدین محروم‌اند آنها را در کانون گرم خانواده پذیرایی کنیم. رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «أَحَبُّ الْبُیُوتِ إِلَى اللهِ تَعَالَى بَیْتٌ فِیهِ یَتِیمٌ مُکْرَمٌ؛(53) محبوب‌ترین خانه نزد خدا، آن خانه‌ای است که در آن کودک یتیمی با عزت و احترام زندگی کند.»

 ثالثاً: مدارس شبانه‌روزی ایتام را که در جهت رشد و شکوفایی استعداد آنها تلاش می‌کنند، یاری و حمایت کنیم. بسیاری از مشاهیر، نوابغ و علما، یتیم بوده‌اند و به سبب تعلیم و تربیت صحیح به مقامات عالی رسیده‌اند.

 نکته‌ی پایانی آنکه یتیمان را هیچ زمانی فراموش نکنیم؛ به ویژه در ایام عید نوروز و اوایل سال تحصیلی.

 

 

 

(1) بقره/83.
(2) نساء/36 و 37.
(3) بلد/15.
(4) نساء/10 و اسراء/34.
(5) نساء/6.
(6) همان/127.
(7) ماعون/2.
(8) فجر/17 و ضحی/9.
(9) همان/6
(10) انفال/41 و حشر/7.
(11) لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، بیروت، سوم، 1414 ق، ج 12، ص 645.
(12) مجمع البیان فی تفسیر القرآن، علامه طبرسی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، سوم، 1372 ش، ج1، ص477.
(13) نساء/9.
(14) مستدرک الوسائل، محدث نوری، قم، مؤسسه آل البیت‏علیهم‏السلام ، 1408 ق، ج15، ص 167.
(15) همان، ج2، ص 99.
(16) ضحی/6.
(17) مشکاة الانوار، ابوالفضل علی بن حسن طبرسی، نجف اشرف، کتابخانه حیدریه، 1385 ق، ص167.
(18) الکافی، ثقة الاسلام کلینی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365 ش، ج7، ص51.
(19) وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،قم، مؤسسه آل البیت‏علیهم‏السلام ، 1409 ق، ج16، ص 338.
(20) الکافی، ج6، ص3.
(21) یتیم یا اشکی فتاده بر کویر، حسین ایرانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1366 ش، ص64.
(22) همان.
(23) فجر/17 و 18.
(24) نساء/36.
(25) بحارالانوار، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، لبنان، 1404 ق، ج41، ص29.
(26) بحارالأنوار، ج74، ص173.
(27) مستدرک الوسائل، ج15، ص456.
(28) ضحی/9.
(29) ماعون/1 و 2.
(30) مستدرک الوسائل، ج15، ص153.
(31) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1413 ق، ج1، ص188.
(32) وسائل الشیعة، ج12، ص156.
(33) کنز العمال، علامه علاء الدین هندی، مؤسس? الرسال?، بیروت، چاپ پنجم، 1405 ق، ج 3، ص169.
(34) همان، ص 175.
(35) ر.ک: یتیمان سرافراز، محمد مهدی فجری، انتشارات مهر امیرالمؤمنین علیه السلام (این کتاب با هدف ارایه الگو به مبلغان و مربیان نوشته شده است) ‌و همچنین کتاب قطره‌هایی که دریا شد از علیرضا فجری، که با سبک داستانی به معرفی مشاهیر یتیم برای مخاطبان جوان و نوجوان به رشته تحریر درآمده است.
(36) یتیم یا اشکی فتاده بر کویر، ص56.
(37) بقره/177.
(38) انسان/8 و 9.
(39) «أَوْ إِطْعامٌ فی‏ یَوْمٍ ذی مَسْغَبَة * یَتیماً ذا مَقْرَبَةٍ»؛ «اطعام نمودن یتیم دارای قرابت، در زمان قحطی.» بلد/14و15.
(40) الکافی، ج7، ص 51.
(41) رفتارشناسی امام علی‏علیه‏السلام،‌ احمد شرفخانی، انتشارات پارسیان، چاپ اوّل، 1379 ش، ص216.
(42) انعام/152.
(43) نساء/2.
(44) همان/6.
(45) همان.
(46) همان.
(47) همان.
(48) همان.
(49) همان/10.
(50) بحارالانوار، ج72، ص10.
(51) من لا یحضره الفقیه، ج4، ص377.
(52) تصنیف غرر الحکم، مصطفی درایتی، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، 1378 ش، ص 409.
(53) نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، 1382 ش، چاپ چهارم، ص 170.

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 122