چند مرتبه عازم جبهه ها شد ، نمی دانم در آخرین اعزام چرا بی خداحافظی پدر و مادر عازم جبهه ها شد ؛ شاید وظیفه اش را در این می دید که باید در جبهه باشد و شاید معنویات جبهه ها او را به سوی منطقه کشانده بود و شاید ...
مادر شهید می گفت: «من همیشه هروقت که اعزام نیرو بود به بدرقه رزمنده ها می رفتم آن روز اعزام هم به بدرقه رزمنده ها رفتم ، پسرم در ماشین خودش را از من مخفی کرده بود و به جبهه رفت من در اعزام آخر او را ندیدم و با او وداع نکردم ولی وقتی به جبهه رسید نامه ای برای ما فرستاد که مادر وپدرم مرا ببخشید که با پای برهنه وبدون اجازه خدا حافظی کردم .»
حمید رضا در وصیت نامه اش هم نوشت : «پدر و مادر عزیزم عذر می خوا هم که بی اجازه شما به جبهه جنگ رفتم و خیلی خیلی می بخشید که شما را ناراحت کردم و از شما می خواهم که حلالم کنید.پدر و مادر عزیزم بدانید که این خواسته خداوند متعال بود و در راه خدا شهید بشوم و ببخشید که در این هیجده سال هیچ کار خیری نتوانستم برای شما انجام بدهم و انشاء الله به قوه ی خدای تعالی ما را می بخشید.»
شهید حمیدرضا توفیقیان در سال 1362 در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید و بعد از 11 سال پیکر پاکش در سال 1373 به میهن بازگشت و در مزار شهدای مهدی شهر به خاک سپرده شد.
{ برگرفته از سایت نیزوا }
نام : حمیدرضا |
نام خانوادگی : توفیقیان |
نام پدر: قلی |
شغل : دانش آموز |
تاریخ تولد : 11/4/1345 |
سن : 17 سال |
محل شهادت : پنجوین |
تاریخ شهادت : 28/8/1362 |
عملیات والفجر4 |
برچسب ها : حمیدرضا توفیقیان
موضوع : شهدای سال 1362 , شهدای مهدی شهر ,
با درود و سلام و عرض ادب و احترام به روح پر فتوح بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و شهدای گرانقدر هشت سال (جنگ تحمیلی)و دفاع مقدس و شهید عزیز و والا مقام شهید حمیدرضا توفیقیان(قدسره شریف)امیدوارم که شفیع این بنده گنهکار و رو سیاه باشید در روز (یوم الحساب)محشر ؛انشاءاله.