دو زن با هم حرف میزدند. ناگهان یکی از آن دو که بیوقفه حرف میزد و تقریباً اجازه حرف زدن به دیگری نمیداد، گفت: و حالا باید برات بگم که دیروز چه چیزایی از دهان همسایهات درباره تو شنیدم...
دوستش گفت: این دروغ است!
زن پرحرف تعجب کرد و با ناراحتی گفت: وا، من که هنوز چیزی نگفتم، چطور ادعا میکنی که من دروغ میگم؟!
دوستش جواب داد: من اصلاً نمیتونم فکر کنم تو چیزی شنیده باشی، برای اینکه به هیچ کس اجازه حرف زدن نمیدهی.