اصلا همین مادرا... دیدید چطور مراقب و نگران بچه شونند
یه حس عجیب و جالبی که، تقریباً بین همه ی ما آدما مشترکه اینه که وقتایی که مورد توجه یا احترام یا محبت یا حتی مورد نیاز دیگران قرار می گیریم، اتفاقاً به همون «دیگران» توجه و محبت و نیاز بیشتری پیدا می کنیم. مثلاً وقتی یکی به ما احترام می ذاره دقیقاً احترام ما رو هم بر می انگیزونه یا وقتی یکی به ما محبت می کنه ما هم توی دلمون نسبت به اون فرد احساس محبت می کنیم.
این اتفاق شاید ناشی از اون حس خوبی باشه که، بعد از توجه و احترام و محبت دیگران، درون خودمون احساس می کنیم. احساس خوبِ دوست داشتنی بودن، مهم بودن، محترم بودن، مؤثر و کارآمد بودن و ...
شاید به همین خاطره که، مثلاً وقتی یه نفر توی یه شرایط سخت، گیر کرده و شدیداً به ما نیاز پیدا می کنه و ازمون کمک می خواد انگار بیشتر از خود اون فرد، ما احساس مسئولیت می کنیم و سرنوشتش برامون مهم می شه.
اصلا همین مادرا... دیدید چطور مراقب و نگران بچه شونند و ازش مواظبت می کنند؟ (حتی اگه اون بچه خیلی بزرگ شده باشه)ممکنه دلیلش این باشه که نیاز اون بچه به خودشون رو از ته دل احساس می کنند.
هیچ وقت فراموش نمی کنم توی طرقبه ی مشهد، وقتی که غذا سفارش داده بودیم و منتظر آماده شدن غذا بودیم، صحبتای اون خانمی رو که روی تخت کناری نشسته بود و داشت به اون یکی که هنوز بچه دار نشده بود، توضیح می داد که وقتی مادر بشی یکی از بهترین لذت های زندگیت رو اون وقتایی درک می کنی که کهنه بچه ات رو عوض می کنی یا وقتایی که بهش شیر می دی یا ...
اصلا شاید هم به خاطر همین حسه که وقتی یه مرد به همسرش ابراز محبت می کنه، برای اون زن تبدیل به دوست داشتنی ترین مرد دنیا می شه.
بی خود نیست که امام معصوم(ع)فرمود: «قولُ الرَّجُلِ لِإمرَأَتِهِ إِنّی
اُحِبُّکَ لایَخرُجُ مِن قَلبِها أَبَدا» گفتن مرد به همسرش «دوستت دارم»
هیچ وقت از قلب اون زن خارج نمی شود. (وسائل الشیعه ج 14،ص 10)