متاسفانه یکی از مشکلات ما این است که فقط برگ سفید دفتر عاشورا را می بینیم و به صفحات تیره و سیاه عاشورا توجه نمی کنیم.

یکی از بزرگترین افراد در صفحه ی سیاه عاشورا شمر بن ذی الجوشن است.
بیایید شمر را کمی بیشتر بشناسیم.
شمر از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین بود و از جانبازان امیرالمومنین.
کسی که در میدان نبرد تا پای شهادت پیش رفت!


شمر آدم کوچکی نیست.

اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند این ها مال شمر است، با آن ها گریه می کردید.
شمر کسی است که شانزده بار با پای پیاده از کوفه به سفر حج رفته است!!
فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خورده و عربده می کشیده.
شمر و بسیاری دیگر که آن طرف بودند، پیشانی پینه بسته داشتند.

اما شمر با سه ویژگی "شمر" شد:

(1) اولین خصوصیت شمر این بود که می گفت: شکم از همه چیز برای من مهم تر است. مهم بود که غذای خوب بخورد و برای دست یافتن به این غذا دست به هر کاری می زد.

(2) نکته ی دوم در شخصیت شمر این بود که چشم دیدن پیشرفت هیچکس را نداشت و به همین خاطر به کربلا آمد.

(3) سومین خصوصیتی که شمر داشت، مسخره کردن دیگران بود و مدام دیگران را دست می انداخت.
در کربلا شمر بارها دست انداخت و حرف های آزار دهنده ای به اباعبدالله زد.

برگرفته از کتاب روز دهم - نوشته ی دکتر محمدرضا سنگری (با اندکی تلخیص) و سخنرانی استاد رائفی پور