ازدواج از دیدگاه قرآن
قرآن و عترت بهترین کتاب راهنمای انسان هستند و توجه به توصیه های آنها می تواند سعادت و خوشبختی را برای آدمیان به ارمغان بیاورد.
بسیاری از جوانان بنا به گرایش های فطری خود به دنبال یافتن همسر مناسب هستند، اما چه بسا در این برهه حساس و مهم زندگی با راهنمایی های مختلف و گاه متضادی روبرو شوند و نتوانند مسیر درست را از غلط تشخیص دهند. در این شرایط بهترین راهنمای انسان کتاب آسمانی خداست که همه بشریت را به بهترین راه هدایت می کند. از همین رو در این گزارش با آیت الله بطحایی گلپایگانی، عضو مجلس خبرگان رهبری به گفتگو نشستیم تا از توصیه های قرآنی برای امر ازدواج اطلاع یابیم.
آیت الله بطحائی گلپایگانی در خصوص سن ازدواج به خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران جوان گفت:ازدواج و همزیستی یک مسئله غریزی و طبیعی بوده و خداوند در قرآن کریم پایین ترین سن برای ازدواج را در دختران 9 و در پسران 15 سالگی تعیین کرده است. این سن زمان بلوغ جنسی و تکلیفی در دختر و پسر است، بنابراین خداوند سن خاصی را برای ازدواج تعیین نکرده، اما پایین ترین سن ممکن برای ازدواج را در قرآن بیان فرموده است.
وی افزود:درست است که خداوند سن ازدواج را تعیین نکرده، اما درباره شرایطی که لازم است انسان در آن ازدواج کند صحبت کرده است. خداوند در آیه شش سوره نساء می فرماید «یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و به نکاح تمایل پیدا کردند و آنان را به درک مصالح زندگانی خود آگاه یافتید، اموالشان را به آنان بدهید».
معیارهای ازدواج از نگاه اسلام
نوجه به ویژگی های ظاهری
بطحائی گلپایگانی از امام صادق(ع) نقل کرد:هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند می فرماید اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بی نیازشان می کند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در خصوص دقت به ویژگی های ظاهری همسر هنگام ازدواج بیان داشت:امام علی(ع) فرموده اند «هر وقت یکی از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سؤال کند، همچنانکه از چگونگی رخسار او میپرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی (مو و صورت) اوست.»
وی با اشاره به اینکه ائمه اطهار(ع) درخصوص معیارهای ازدواج برای دختر و پسر توصیه های جالبی فرمودنده اند، گفت:از امام رضا(ع) در میزان الحکمة نقل شده است که «هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...»