چرا قرآن در باره غذای جهنمیان، تعابیر متفاوتی دارد؟
پرسش:
قرآن
در باره غذای جهنمیان، تعابیر متفاوتی دارد؛ یکجا می گوید «زقوم»، یکجا می
گوید به غیر از «غسلین» غذایی ندارند، و یکجا هم می گوید به غیر از «ضریع»
طعامی ندارند.
بالاخره غذای اهل جهنم چیست و چرا در یکجا می گوید فقط
یک غذا دارند ولی در آیه ای دیگر، غذاهای دیگری نام می برد؟! آیا این
اختلاف ها و استثناهای متعدد، اشتباه و خطا محسوب نمی شود؟
پاسخ:
برخی آیات مرتبط:
«تُسْقىٰ
مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ * لَیْسَ لَهُمْ طَعٰامٌ إِلاّٰ مِنْ ضَرِیعٍ * لاٰ
یُسْمِنُ وَ لاٰ یُغْنِی مِنْ جُوعٍ»؛ از چشمه ای بسیار داغ به آنان می
نوشانند؛ غذائی جز از ضَریع [= خار خشک تلخ و بدبو] ندارند؛ غذایی که نه
آن ها را فربه می کند و نه از گرسنگی می رهاند!(1)
«لَآکِلُونَ
مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ * فَمٰالِؤُنَ مِنْهَا اَلْبُطُونَ *
فَشٰارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ اَلْحَمِیمِ * فَشٰارِبُونَ شُرْبَ اَلْهِیمِ»؛
قطعاً از درخت زقّوم می خورید، و شکم ها را از آن پر می کنید، و روی آن
از آب سوزان می نوشید، و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن می
آشامید!(2)
«وَ لاٰ طَعٰامٌ إِلاّٰ مِنْ غِسْلِینٍ * لاٰ
یَأْکُلُهُ إِلاَّ اَلْخٰاطِؤُنَ»؛ و نه طعامی، جز از چرک و خون! غذایی که
جز خطاکاران آن را نمی خورند!(3)
«لاٰ یَذُوقُونَ فِیهٰا بَرْداً
وَ لاٰ شَرٰاباً * إِلاّٰ حَمِیماً وَ غَسّٰاقاً»؛ در آن جا نه چیز خنکی می
چشند و نه نوشیدنی گوارایی، جز آبی سوزان و مایعی از چرک و خون!(4)
و آیات دیگر(5)
بیان تفسیری
مفسران در تبیین و تفسیر این استثناهای متعدد در طعام و نوشیدنی اهل جهنم، وجوه و احتمالاتی را بیان کرده اند:
1. هر سه کلمه (ضریع و زقوم و غسلین) اشاره به یک مطلب است، و آن گیاه خشن و ناگوارى است که غذاى اهل دوزخ است.
2.
طعام، چیزی است که براى خوردن آماده شده باشد و براى همین، خاک را طعام
انسان نمی گویند. پس چون چرک و خون آماده براى خوراک اهل آتش شده، براى آن
ها طعام می باشد.
3. اهل آتش چندین طبقه و گروه اند. بعضى از ایشان طعامش غسلین است و برخى از آن ها طعامش زقّوم است و گروهى از آن ها طعامش ضریع است.
4.
غذاى آن ها زقوم و ضریع، و نوشیدنى آن ها غسلین است؛ و تعبیر به طعام در
مورد نوشیدنى بى سابقه نیست و در اشعار عرب، شاهد مثال دارد.(6)
چند بیان توضیحی:
1.
«غسلین» از زقوم که طعام اهل آتش است پست تر و کثیف تر است و این غسلین،
طعام تمام اهل جهنم نیست، فقط مخصوص به خاطئین است که می فرماید: «لا
یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُن».(7)
2. گویا از این جهت طعامشان ضریع
نامیده شده که به ظاهر مانند طعام است، و باطن و حقیقت آن اثر غذایى ندارد،
بلکه آتش سوزان و سم جانگداز می باشد، زیرا معناى لغوى ضریع همانندى است
که نماى ظاهر آن، شخص را دچار اشتباه می نماید، چنان که توصیف «لا یُسْمِنُ
وَ لا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ» همین شباهت و اشتباه را می رساند.(8)
3.
ابن کیسان گوید: ضریع را ضریع نامیده اند براى این که خورنده آن، تضرّع و
زارى می کند در خوردن آن، براى خشونت و سختى و شدّت تلخى آن، و خواستار عفو
از خوردن آن می شود.(9)
4. «وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ» طعام خاردار که در
گلو فرو می رود، نه می تواند فرو دهد و نه می تواند بیرون اندازد، و بعضى
گفتند: طعام خشن که راه تنفس را می گیرد و گلوگیر می شود.(10)
نکته:
ادعای
خطا، وقتی وارد است که یک گزاره، هیچ وجه حمل صحیح و منطقی ای نداشته
باشد؛ لذا چون برای آیات قرآن، وجه حمل صحیح و منطقی وجود دارد، ادعای خطا،
ادعایی نادرست و بی اساس است.
پی نوشت ها:
1. غاشیه: 88/ 5-7.
2. واقعه: 56/ 52-55.
3. حاقه: 69/ 36-37.
4. نبأ: 78/ 24-25.
5. دخان: 44/ 43-47؛ مزمل: 73: 12-13؛ صافات: 37/ 62-67؛ حج: 22/ 19-22؛ ابراهیم: 14/ 16-17؛ کهف: 18/ 29؛ محمد: 47/ 15.
6.
ر.ک: طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج
10، ص 523؛ مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، انتشارات: دار الکتب
الاسلامیه ـ تهران، ج 24، ص 472.
7. طیب، محمد حسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: اسلام ـ تهران، ج 13، ص 174.
8.
طالقانى، پرتوى از قرآن، ناشر: شرکت سهامى انتشار- تهران، 1362ه.ش، چاپ
چهارم، ج 4، ص 31؛ ر.ک: صادقى تهرانى، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن و
السنه، ناشر: فرهنگ اسلامى- قم، 1406ه.ق، چاپ دوم، ج 30، ص 297.
9. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج 10، ص 726.
10. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج 13، ص 253.