چگونه کتاب ثابتی مانند قرآن کریم که بیش از 1400 سال است دست نخورده می تواند پاسخگوی نیازهای متغیر زمان باشد؟
مضمون قرآن بر سه محور است:
1. معارف مربوط به مبدأ و معاد و بینش های حق (آیات معارفی قرآن)این معارف که همان حقایق جهان هستی می باشند، از چنبره زمان و مکان بیرونند و ابدی و ازلی می باشند. توحید، نبوت، معاد، بهشت، دوزخ، کیفیت خلقت جهان و ... حقایقی فرازمانی و فرامکانی می باشند.
2. آیات اخلاقی قرآن که ناظر به اخلاق انسانی و خدایی می باشند و اخلاق هم نسبی و زمان بردار نیست بلکه فرازمانی و فرامکانی است مثلا حسادت و حرص در جمع دنیا و بخل از هزینه کردن به جا و ... همیشه بد و جود و عدل و احسان و ... همیشه خوب است. پس آیات اخلاقی هم فرازمانی و فرامکانی می باشند.
3. آیات مربوط به احکام، احکام گاهی ناظر به ذات موضوع می باشد و گاهی احکام موقت و مصلحتی و تابع شرایط و برای اداره جامعه است.
احکامی که در قرآن آمده ناظر به ذات موضوع می باشند مثل احکام ارث که در راستای نظام اقتصادی و مالی مورد نظر دین برای همیشه تاریخ وضع شده یا احکام حدود و طلاق و ... و خدا آنان را "حدود خود" خوانده و از تجاوز و دستبرد و تغییر آنها نهی کرده است (1) و این احکام هم فرازمانی و فرامکانی اند.
اما احکامی که ناظر به مصالح گذرای زمان و تابع مصالح غیر ثابت هستند را به رسول و جانشینان رسول به عنوان اولی الامر وا گذارده یا به اجتهاد مجتهدان سپرده است و این احکام در قرآن نیامده تا بگوییم زمانی و مکانی اند.
بنا بر این احکام قرآن برای همیشه هستند و برای احکام مناسب زمان و مکان هم رهنمود و چارچوب ارائه می دهد.
پی نوشت ها:
1. بقره (2) آیه 187 و 229-230؛ نساء (4) آیه 229؛ مجادله (58) آیه 4؛ طلاق (66) آیه 1.