متن شبهه یا سوال:
«امام موسی کاظم ۳۷ سالگی از دنیا رفت. درتمام مدت عمرش ۲۴ سال زندان بود.از او ۱۸ پسر و۱۹ دختر باقی ماند.»
چگونه امام موسی کاظم (ع) که همیشه در زندان بودند، این همه فرزند داشتند؟
۱. اینکه بیان شده آن حضرت در سن 37 سالگی از دنیا رفتند صحت ندارد، آن حضرت در سن 55 سالگی به شهادت رسیدند، شاید نویسنده متن عدد 37 را که در برخی منابع تعداد فرزندان آن حضرت ذکر شده را جای طول عمر آن حضرت ذکر کرده است.
۲. خیلی ها تصور میکنند که امام موسی کاظم(ع) تمام عمر خود را در زندان بودند، درحالیکه مدت زندانی بودن ایشان بین 4-6 سال بوده است.
۳. تعداد فرزندان آن حضرت مشخص نیست و اقوال مختلفی در اینباره وجود دارد، بعنوان مثال مشاهده میشود که گاهی نام، کنیه و لقب یک فرزند، به عنوان سه فرزند جداگانه بیان شده است؛ اما تردیدی نیست که تعداد فرزندان آن حضرت زیاد بوده است.
پیش از پاسخ، باید به چند نکته مهم توجه شود:
1. همانگونه که همگان شاهد اند، بحث پیرامون ازدواجهای معصومین علیهمالسلام، مدتی است که رواج شدیدی یافته است! البته مطالعات تاریخی بسیار خوب، لازم و مفید است، اما وقتی موضوعی چون ازدواج، محور هر بحث یا حتی بهانه برای ایجاد و القای شبهه و وارد کردن ایراد به آنها میگردد، جای تأمل دارد، که چرا؟!
این مقوله، پس از انتشار کتاب «سلمان رشدی»، که در آن فقط به مباحث ازدواج یا جنسیتی، آن هم با دروغ، تهمت، افترا، تحریف و … همراه بود، رواج یافت. خب، بالاخره یک سیاست تبلیغاتی انگلیسی بوده و هست. سعی دشمنان بر این است که نگاه مسلمانان و هر پژوهشگر دیگری، به روابط شخصی و حتی جنسیتی آنان (پیامبران، امامان، بزرگان) باشد و نه به وحی، عقل، درایت، دعوت و منطق آنان.
2. تجرد، ازدواج، طلاق، نامگذاری، صالح بودن یا نبودن فرزندان و این قبیل امور شخصی، هیچ ارتباطی به اصل دعوت انبیا و اولیای الهی ندارد و سبب اثبات یا ابطال هیچ یک از اصول عقلی نیز نمیگردد. به عنوان مثال: حقانیت نبوت و رسالت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، با ازدواج با بانوی بزرگ اسلام، حضرت خدیجه کبرا علیها السلام به اثبات نمیرسد که با ازدواج با عایشه یا دیگر همسران، ابطال گردد – حقانیت ولایت و امامت امام حسن مجتبی علیهالسلام، با ازدواج با نفیله (امّ ولد) و یا رمله [که مادر قاسم بن حسن علیه السلام است] به اثبات نمیرسد که با ازدواج با جُعده که قاتلش شد، نفی گردد.
3. امام موسی کاظم علیه السلام به سال
۱۲۸هـ . در ابواء، جایى میان مکّه و مدینه به روز یکشنبه هفتم صفر به دنیا
آمد و در سن پنجاه و پنج سالگى به شهادت رسیدند.
و اینکه بیان شد آن حضرت در سن 37 سالگی از دنیا رفتند دروغ است و صحت
ندارد، شاید نویسنده متن شبهه عدد 37 را که در برخی منابع تعداد فرزندان آن
حضرت ذکر شده را جای طول عمر آن حضرت ذکر کرده است.
4. کثرت فرزندان امام موسی بن جعفر علیهالسلام:
اختلاف یا حتی تضادهای فاحش در اقوال تاریخی راجع به تعداد فرزندان پسر و
دختر ایشان، حاکی از آن است که همه اقوال صحیح نمیباشد؛ اگر به اقوال توجه
شود، مشاهده میشود که گاهی نام، کنیه و لقب یک فرزند، به عنوان سه فرزند
جداگانه بیان شده است. وقتی برخی 27، برخی 37 و حتی برخی 59 فرزند بیان
میدارند، معلوم میشود که بسیاری بر اقوال غیر مستند و ناموثق استناد
کردهاند. اما در هر حال تردیدی نیست که تعداد فرزندان ایشان زیاد بوده
است.
امامت امام کاظم علیه السلام 35 سال طول کشید.
ایشان تمام عمر را در زندان نبودهاند که پرسیده شود پس چگونه این تعداد
فرزند داشتهاند؟ بلکه در بین حبسها، مدت زمانهایی نیز آزاد بودهاند،
اما تحت کنترل شدید. به همین دلیل شاهدیم که اغلب ازدواجهای ایشان به صورت
ازدواج موقت یا ازدواج با کنیزان صورت میپذیرفته است. البته باید توجه
داشته باشیم که کثرت فرزندان ایشان نیز بر اساس همان حکمت میباشد. چنان چه
ابن صباغ میگوید: برای هر یک از فرزندان امام کاظم علیه السلام، فضیلتی
مشهور است.
(حیات الامام الکاظم – علیه السلام – به نقل از الفصول المهمه، ص 256).
باید توجّه داشت که مدت زندانی بودن آن حضرت بیشتر از 5 یا 6 سال نبوده است.
بیشتر دوره زندگی آن حضرت مصادف با حکومت عباسیان بوده است. آن حضرت با
چند تن از خلفای عباسی همزمان بود و بیشتر مدت زندانی شدن آن حضرت در دوره
هارون الرشید عباسی صورت گرفته است. آن حضرت حدود 9 سال با منصور عباسی
همزمان بود. منصور به ظاهر متعرض آن حضرت نشد.
(مجلسی، پیشین، 896)
در دوره مهدی عباسی آن حضرت مدت کوتاهی در زندان به سر برد. مهدی عباسی در آغاز خلافت متعرض امام هفتم نمیشد، ولی فعالیتهای آن حضرت را کنترل میکرد… او که در اثر محبوبیت عمیق پیشوای هفتم در جامعه اسلامی، حکومت خود را در خطر میدید، دستور بازداشت امام را صادر کرد… پیشوای هفتم مدّت کوتاهی در زندان بغداد بود، ولی طولی نکشید که مهدی روی پارهای از ملاحظات سیاسی امام را آزاد ساخت (مجلسی، بحارالانوار، ج48)
در دوره هادی عباسی هم آن حضرت آزاد بود، هر چند حکومت او بیش از یک سال طول نکشید.
بیشترین مدت زندانی شدن امام هفتم ـ علیه السّلام ـ در دروه هارون بوده است.
(مجلسی، جلاء العیون، پیشین 899)
با توجّه به اینکه شهادت آن حضرت در سال 183 هـ ق اتّفاق افتاده است، و در سال 179 هـ هارون برای استحکام خلافت خود به منظور دستگیر کردن امام موسی ـ علیه السّلام ـ اراده حج کرد، بنابراین مدت حبس آن حضرت در دروه هارون بیش از چهار سال نبوده است.
پس اینکه گفته میشود امام تمام مدت امامتش در زندان بوده یا اینکه آن حضرت در سن 37 سالگی بشهادت رسیدند و 24 سال در زندان بسر میبردند، دروغ و سیاه نمایی بیش نیست، چرا که مدت امامت آن حضرت 35 سال بوده و آن حضرت 5 یا 6 سال در زندان بسر میبردند.
دلیل اختلاف نظر مورخان در مدت زندان:
در مـورد مـدت زمانی که امام
کاظم(علیهالسلام) در زندان بوده است، بین مورخین اختلاف وجود دارد که ناشى
از اختلاف در تـاریـخ بـازداشـت و تـاریـخ شـهـادت آن حـضـرت مـىبـاشـد.
اگـر تاریخ بازداشت امام(علیهالسلام) سـال 179 و شـهـادتـش سـال 183
بـاشـد، دوران زندانی بودن حضرت چـهـارسـال خـواهـد بـود. ولى چـنـانچـه
تـاریـخ بـازداشـت حضرت را سـال 177 بـدانـیـم، آنگونه که ابن جوزى در
تذکرة الخواص ذکر کرده است، مدت زمان زندانی حضرت شش سال خواهد بود.
(تذکرة الخواص، ص314.)
از سـوى دیـگـر، بـعضى از مورخان مثل ابن شهرآشوب در مناقب(ج4 ، ص324.) و مسعودى در مـروج الذهـب(ج3 ، ص355.) تـاریـخ شـهـادت امـام کـاظـم(علیهالسلام) را سـال 186 ذکـر کـردهانـد. بـا ایـن حـسـاب، مـدت زمانیکه حضرت در زنـدان بوده است، هـفـت یـا نـه سـال خـواهـد شـد. بـنـا بـر نـقـل ابـنجـوزى کـه تـاریـخ بـازداشـت را سـال 177 و زمـان شـهـادت را سـال 188 مـىدانـد ، مـدت بـازداشـت یـازده سال خواهد.
حاصل آنکه با توجه به این که
اکثریت قریب به اتفاق منابع دسته اول شیعه و اهل سنت شهادت حضرت را در سال
183 (هـ.ق) ثبت کردهاند و از سوی دیگر گزارشهای تاریخی زمان بازداشت و
زندانی شدن ایشان را در سال 179 (هـ.ق) دانستهاند، این گزارش تقویت میشود
که امام کاظم(علیهالسلام) حدود چهار تا پنج سال بیشتر در زندان نبوده
است.
(عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 104؛ مصباح المتهجد، ص 566؛ شیخ مفید، الارشاد، ج
۲، ص ۲۱۵؛ تاریخ یعقوبی، یعقوبیج 2، ص415؛ مقاتل الطالبیین، ج2، ص79؛
تاریخ النبی والآل، ص111.)