متن شبهه یا سوال:


در ابتدا این نکته حائز اهمیت است که ما معتقد نیستیم تنها شرط ورود در بهشت مسلمان بودن است زیرا مشکل کفر و دوری از اسلام مربوط به افرادی است که حقانیت دین اسلام بر آن ها آشکار و واضح گشت، ولی از روی تعصب و یا عناد و یا هوای نفس و یا عوامل دیگر از حق پیروی نکردند. این افراد قطعا در قیامت در عذاب خواهند بود.
اما کسانی که در کشف حقیقت کوتاهی نکردند، ولی دین حق را نیافتند و یا اصلا در محیطی بودند که امکان دسترسی به دین حق نداشتند و یا خوب به آن ها معرفی نشده، به آنان منکر و مخالف اطلاق نمی‌شود که مستحق عقوبتی باشند.

این گروه در فرهنگ دین به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگی شناخته می‌شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند، ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند، مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند، مورد عفو الهی اند.

در قرآن هم خداوند می‌فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی‌خواهیم (بقره، آیه 282)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتی بودن یا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توانشان و میزان مطابقت اعمال و کردار آنها با امور وجدانی و فطری و عقلانی بشری و علم و باورهای دینی آن ها صورت می‌گیرد.

لذا اگر مخترعان مورد اشاره در جست و جوی حقیقت و رسیدن به سعادت بوده اند ولی به مقصود نرسیده اند می توان آن ها را به دور از عذاب جهنم دانست.

اما یادآوری این مقدمه در مورد مقصرانی که اعتقاد ندارند و تنها با هدف دنیوی شخصی عملی را انجام می‌دهند ضروری است که قرآن کریم شرط ورود به بهشت را ایمان و عمل صالح می‌داند (آیاتی مانند 25 و 85 سوره بقره) و هیچکدام را به تنهایی برای کسب رضای الهی و نیل به ثواب اخروی کافی نمی‌داند.

کسی کار و یا کشف و اختراعی کند که خدمت به تمام مردم باشد؛ اما به نیت کسب شهرت و ثروت و مانند آن و اصلا خدا و قیامت و بهشتی را در نظر نداشته باشد. بی‌تردید در ازای کار او (به شرطی که دیگر عوامل تحقق خواسته او نیز مساعدت کنند) آنچه به دنبالش بوده نصیبش خواهد شد؛ نه ثواب اخروی و بهشت برین.

دسته دیگری از افراد که ایمانی به آخرت ندارند اما به دلیل حس انسان دوستی بطور خالص به خدمت به خلق می‌پردازند. این افراد تخفیف در عذاب اخروی خواهند داشت البته چون شرط ایمان را نداشته اند بحث ثمره کامل و بخشش کامل و رفتن به بهشت شامل حالشان نیست اما از این تخفیف الهی در عذاب بی‌نصیب نیستند.
بر اساس این نگرش فعالیت و خدمات غیر مسلمانان مثل افرادی که اعمال نیکی را انجام داده اند همچون مخترعان و مکتشفان و خادمان به بشریت که همان دسته ی سومند، اگر هم پاداش اخروی داشته باشد تخفیف در عذاب آن‌ها است.

شهید مطهری بعد از بررسی آیات و روایات درباره وضع مخترعان و مکتشفان غیر مسلمان می‌نویسد: «افرادی این‌چنین که البته در همه زمان‌ها کم یا بیش پیدا می‌شوند، حداقل این است که در عذاب آن‌ها شاید تخفیف داده شود.»(عدل الهی،شهید مطهری، ص 347)

از پیامبر اکرم(ص) دربارة عبدالله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود، نقل شده : «کم عذاب ترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند: چرا؟ فرمود: گرسنگان را سیر می‌کرد.» (محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، موسسه آل البیت، قم، 1408ه.ق، ج7، ص247.)

در نتیجه هرچند در صدق عنوان عمل صالح برای رفتارهای غیر مسلمانان تاملاتی وجود دارد، اما در هر حال کارهای نیک آنان مورد توجه قرار می‌گیرد ولی موجب بهشتی شدن آنها نمی‌شود عمده ثمر آن برای آنان همان نیّتی است که داشته اند یعنی رسیدن به آن نیت دنیایی که داشتند و نهایتا تخفیف در آخرت خواهند داشت.

در ابتدا این نکته حائز اهمیت است که ما معتقد نیستیم تنها شرط ورود در بهشت مسلمان بودن است زیرا مشکل کفر و دوری از اسلام مربوط به افرادی است که حقانیت دین اسلام بر آن ها آشکار و واضح گشت، ولی از روی تعصب و یا عناد و یا هوای نفس و یا عوامل دیگر از حق پیروی نکردند. این افراد قطعا در قیامت در عذاب خواهند بود.
اما کسانی که در کشف حقیقت کوتاهی نکردند، ولی دین حق را نیافتند و یا اصلا در محیطی بودند که امکان دسترسی به دین حق نداشتند و یا خوب به آن ها معرفی نشده، به آنان منکر و مخالف اطلاق نمی‌شود که مستحق عقوبتی باشند.

شهید مطهرى (ره) در این باره می‌گوید:
«اگر کسى در روایات دقت کند، می‌یابد که ائمه (ع) تکیه‏ شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان می‌آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که می‌بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر می‌برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمی‌روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه می‌دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان می‌رود».

وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل می‌کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد». (عدل الهی، شهید مطهری)

این گروه در فرهنگ دین به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگی شناخته می‌شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند، ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند، مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند، مورد عفو الهی اند.

در قرآن هم خداوند می‌فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی‌خواهیم (بقره، آیه 282)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتی بودن یا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توانشان و میزان مطابقت اعمال و کردار آنها با امور وجدانی و فطری و عقلانی بشری و علم و باورهای دینی آن ها صورت می‌گیرد.

بر این اساس بدون آنکه بخواهیم در مورد اشخاصی همچون ادیسون و… و ماهیت دوری آنان از اسلام قضاوتی بنماییم، اصل این نکته حائز اهمیت و قابل توجه خواهد بود و ممکن است بر این اساس بسیاری از غیر مسلمانان اعم از مخترعان و نیکوکاران بزرگ یا افرادی عادی و ساده اهل بهشت گردند.
(در این خصوص مطالعه کتاب عدل الهی استاد شهید مرتضی مطهری را توصیه می‌نماییم)

اما یادآوری این مقدمه در مورد مقصرانی که اعتقاد ندارند و تنها با هدف دنیوی شخصی عملی را انجام می‌دهند ضروری است که قرآن کریم شرط ورود به بهشت را ایمان و عمل صالح می‌داند (آیاتی مانند 25 و 85 سوره بقره) و هیچکدام را به تنهایی برای کسب رضای الهی و نیل به ثواب اخروی کافی نمی‌داند؛ نه ایمان بی‌عمل را (158 سوره انعام) و نه عمل بی‌ایمان را (آیات 15 و 16 سوره هود (علیه السلام) که محور بحث ما در این نوشته همین آیات دسته دوم است که پاسخ سوال را روشن می‌کند. در آیات 15 و 16 سوره هود می‌خوانیم:

«مَن کاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهََا نُوَفّ‏ِ إِلَیهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ؛ کسانى‌که زندگى دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در [همین‏] دنیا به آنان می‌دهیم و در آن چیزى از آنان کاسته نخواهد شد.»

کسی کار و یا کشف و اختراعی کند که خدمت به تمام مردم باشد؛ اما به نیت کسب شهرت و ثروت و مانند آن و اصلا خدا و قیامت و بهشتی را در نظر نداشته باشد. بی‌تردید در ازای کار او (به شرطی که دیگر عوامل تحقق خواسته او نیز مساعدت کنند) آنچه به دنبالش بوده نصیبش خواهد شد؛ نه ثواب اخروی و بهشت برین.

گزیده سخن علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیات به قرار زیر است:
عمل آدمى تنها نتیجه‏ اى را که منظور آدمى از آن عمل است به او می‌دهد؛ اگر منظورش نتیجه‏ ى دنیوى باشد نتیجه‏ اى که نصیب او می‌شود اصلاح و یا رونق شأنى از شوون دنیاى اوست (البته در صورتى که سایر اسبابى که در حصول این نتیجه موثرند نیز مساعدت بکنند) و چنین عملى نتایج أخروى در پی نخواهد داشت؛ زیرا کننده کار، قصد آن نتایج را نداشته تا آن نتایج نصیبش شود و صرفِ خوب بودنِ ظاهر عمل هم برای رستگارى آخرت و نعمت های بهشتی کافى نیست و آن را نتیجه نمی‌دهد.

برای مثال: نیکی به مردم و خوش اخلاقی با آنها هم می‌تواند به قصد جاه‏ طلبى انجام شود و هم می‌تواند به نیت پاداش اخروى و تحصیل خشنودى خداى تعالى که اگر به نیت خشنودى خدا انجام نشود برای خدا نباشد باعث اجر و پاداش اخروى و بلندى درجات نخواهد شد.

اما در اینجا دسته سومی وجود دارد. دسته اول کسانی اند که کار نیک را برای رضای خدا و با نیت الهی انجام می‌دهند که ثمره اش را در دنیا و آخرت می‌بینند.

دسته دوم عمل به ظاهر خوب را با نیت شخصی، شهرت، ثروت و … انجام می‌دهد که این شخص به خواسته های دنیایی اش می‌رسد.

اما دسته سوم شخصی است که ایمانی به آخرت ندارد اما به دلیل حس انسان دوستی بطور خالص به خدمت به خلق می‌پردازند. این افراد تخفیف در عذاب اخروی خواهند داشت البته چون شرط ایمان را نداشته اند بحث ثمره کامل و بخشش کامل و رفتن به بهشت شامل حالشان نیست اما از این تخفیف الهی در عذاب بی‌نصیب نیستند.

اگر کسی بی ایمان و یا بی نیت الهی کاری کند که فرهنگ دینی آن را شایسته بداند، خداوند با او در همین دنیا تسویه حساب می‌کند؛ یعنی اثر و نتیجه ای را که او به دنبالش بود و یا پیامد دنیایی آن کار را به صاحب عمل می‌رساند و بر آن عمل مترتب می‌سازد. چنین عملی که از پشتوانه ایمان و نیت الهی برخوردار نیست.

بر اساس این نگرش فعالیت و خدمات غیر مسلمانان مثل افرادی که اعمال نیکی را انجام داده اند همچون مخترعان و مکتشفان و خادمان به بشریت که همان دسته ی سومند، اگر هم پاداش اخروی داشته باشد تخفیف در عذاب آن‌ها است.

شهید مطهری بعد از بررسی آیات و روایات درباره وضع مخترعان و مکتشفان غیر مسلمان می‌نویسد: «افرادی این‌چنین که البته در همه زمان‌ها کم یا بیش پیدا می‌شوند، حداقل این است که در عذاب آن‌ها شاید تخفیف داده شود.»(عدل الهی،شهید مطهری، ص 347)

پس عمل نیک فردی همچون ادیسون نمی‌تواند او را بهشتی گرداند زیرا شرط مهم بهشتی شدن یعنی ایمان در او وجود نداشت (برفرض نداشتن ایمان)؛ در تفسیر نمونه در این خصوص می‌خوانیم:
«از نظر جهان بینی اسلام مطالعه نفس عمل به تنهائی کافی نیست، بلکه عمل به ضمیمه، محرک و انگیزه آن ارزش دارد، بسیار دیده شده کسانی بیمارستان یا مدرسه یا بنای خیر دیگری می‌سازند و تظاهر به این هم دارند که هدف شان صد در صد خدمت انسانی است به جامعه‌ای که به آن مدیونند، در حالی که زیر این پوشش مطلب دیگری نهفته شده است و آن حفظ مقام یا مال و ثروت یا جلب توجه عوام، و تحکیم منافع مادی خود، و یا حتی دست زدن به خیانت هائی دور از چشم دیگران است!.
ولی به عکس ممکن است کسی کار کوچکی انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزه‌ای صد درصد انسانی و روحانی. مسلماً خداوند عالم عادل آن ها را محروم نمی‌کند، اما چگونه و چطور؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه می‌توان گفت «خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمی‌کند» (البته اگر آن‌ها در مورد پذیرش ایمان، مصداق جاهل قاصر باشند، مسئله بسیار روشن تر است). دلیل بر این مسئله علاوه بر حکم عقل، اشاراتی است که در آیات و یا روایات آمده است.

ما هیچ دلیلی نداریم که جملة « َإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ(هود آیه 115) خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد» شامل این‌گونه اشخاص نشود، زیرا محسنین در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است، هم بندهای یوسف در زندان بی‌آن که او را بشناسند به او گفتند: « إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ؛ ما تو را از نیکوکاران می‌دانیم». (یوسف، آیه 36)
از این گذشته آیه: «هر کس به اندازه سنگینی ذره ای کار نیک کند آن را می‌بیند و هر کس به مقدار ذره ای کار بد کند آن را خواهد دید.» (زلزال، آیه 7 و 8)
به وضوح شامل این‌گونه اشخاص می‌شود.

از پیامبر اکرم(ص) دربارة عبدالله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود، نقل شده : «کم عذاب ترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند: چرا؟ فرمود: گرسنگان را سیر می‌کرد.» (محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، موسسه آل البیت، قم، 1408ه.ق، ج7، ص247.)
در روایت دیگری می‌خوانیم که پیامبر به عدی بن حاتم (فرزند حاتم طائی) فرمود: دفع عن ابیک العذاب الشدید بسخاء نفسه: «خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت.» (محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، موسسه آل البیت، قم، 1408ه.ق، ج7، ص14)

در نتیجه هرچند در صدق عنوان عمل صالح برای رفتارهای غیر مسلمانان تاملاتی وجود دارد، اما در هر حال کارهای نیک آنان مورد توجه قرار می‌گیرد ولی موجب بهشتی شدن آنها نمی‌شود عمده ثمر آن برای آنان همان نیّتی است که داشته اند یعنی رسیدن به آن نیت دنیایی که داشتند و نهایتا تخفیف در آخرت خواهند داشت.