سلام خدمت شما .خسته نباشید... حال نوشتن ندارم فقط دنبال جوابم خواهش میکنم کمکم کنید... من پدر مادر خطا کاری دارم.. پدرم در گذشته خیلی خطاکار بود بیشتر گناه های بزرگ رو انجام داده.. شراب .اعتیاد. قاچاق. ارتباط جنسی با زن. خلاف و .... حتی شده منو به خاطر یه زن از خونه انداخته بیرون برایه.... و من تو سن کم اینارو دیدم. پدر و مادرم تو یه سنی از هم طلاق گرفتن و هرکدوم به نحوی گناه میکردن... الان که پدرم رو بخشیدم و ارتباطم باهاش خوبع ولی مادرم... هوف خلاصه میگم که دلم پر درده نمیتونم بازش کنم... من پنج بار مچ مادرمو تو ارتباط با جنس مخالف گرفتم هر بار دروغ دروغ . یعنی تمام حرفاش دروغ .اصلا نمیتونید فکرشو کنید چطور دروغ میگه به خدا به پیغمبر به جون بچه هاش و همه چی قسم میخوره دروغ میگه... کلا مادرم خیلی دروغ میگه حتی سره کوچیک ترین چیز ها که ادم خندش میگیره... بهرحال پنج بار مچشو گرفتم و دروغ پشت دروغ ولی باز بخشیدمش... دلم خیلی شکست ولی به خاطر خدا بخشیدمش و باهاش خوب بودم... اخرین بار گفتم اگه یه بار دیگه باز ببینم دیگه مادری ندارم.. و باز دیدم ... الان فقط امیدم به خداست و وجودم پره درده که چطو یه مادر که میگن اینقدر مقدسه راحت این کار هارو میکنه... من فقط میخواسم بدونم که تصمیمی که دارم درسته یا نه . من میبخشم و با احترام باهاش برخورد میکنم چون مشکل یه اقایی به نام مهدی رو خوندم که مثل من بود ... من باهاش با احترام رفتار میکنم ولی هیچ محبتی دیگه تو.دلم نسبت بهش ندارم. فقط رفتار محترمانه و سنگین که خدا ازم راضی باشع ولی واقعا محبتی بهش ندارم... ایا درسه ؟
با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی
از اینکه مشکل خود را در این انجمن مطرح کردید از شما تشکر میکنم.
امیدوارم بتوانید به نتیجه خوبی دست پیدا کنید.

امام باقر(ع) می‌فرماید: «ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ‏ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ؛ سه چیز است که خداوند درباره آن‌ها برای مخالفت رخصت نفرموده است: رد امانت به نیکوکار و بد کردار،‌ وفا به پیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار و خوش رفتاری با پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بد کردار".(1)

محبت و دوست داشتن قلبی نسبت به دیگری تا حد زیادی غیر اختیاری است و نمی تواند مورد امر و نهی قرار گیرد. تنها میتوان زمینه ها و یا پیامدهای آن را تحت کنترل قرار داد. اما احترام و محبت عملی در هر شرایطی میتواند انجام شود. بنابراین این دو را از پدر و مادر خود دریغ نکنید چراکه خطاکار بودن پدر و مادر مجوز ترک وظایف فرزندی نسبت به آنها نیست.

اگرچه نهی از منکر مخصوصا نسبت به خانواده از وظایف واجب یک مسلمان است. اما این نکته نیز وجود دارد که به هیچ عنوان با تجسس و یا حتی کنجکاوی نباید نسبت به عیب و گناه دیگری اطلاع پیدا کرد تا بتوان او را نهی از منکر نمود.

همانطوری که گفتید پدر و مادر شما از یکدیگر جدا شده اند و طبیعتا میتوانند نیازهای جنسی خود را از راه های مشروع تامین نمایند. بنابراین تا آنجا که امکان دارد نسبت به آنها خوش بین باشید و روابطشان را حمل بر ازدواج مشروع کنید.

دروغ از بزرگ ترین گناهان و زشت ترین اعمال است مخصوصا زمانی که بخواهد برای توجیه خطای دیگری مورد استفاده قرار گیرد. اما دروغ های مادرتان را از جنبه خوش بینانه و مثبتی نیز میتوان نگاه نمود. دروغ گفتن او نشان میدهد که هنوز برای اعتبار خود در نزد شما ارزش قائل است و نمی خواهد آن را به یک باره از دست دهد. ذهنیت و قضاوت شما در مورد او برایش مهم است و اهل پرده دری و رسوایی نیست. این حیا و خجالتی که در میانتان وجود دارد را حفظ کنید و شخصیت او را به کلی تخریب نکنید. شاید چنین چیزی بتواند ضامن بازگشت و اصلاح او قرار گیرد. با سوال پیچ کردنش او را به دروغ گفتن وا مدارید.

شما چند سال دیگری بیشتر میهمان خانه پدری خود نیستید. بعد از آن خواه نا خواه تعاملات شما با پدر و مادرتان کاهش پیدا میکند و خوب و بد زندگیتان با آنها همگی تبدیل به خاطره میشود. بنابراین انرژی و نشاط خود را معطوف به آینده و زندگی خود با همسر آینده تان نمایید. شما برای یک ازدواج موفق به خانواده اول خود به عنوان یک پایگاه نیاز دارید. بنابراین سعی کنید مشکلاتی که وجود دارد را با تدبیر و در داخل خانواده حل و یا حداقل مدیریت کنید.


پی نوشت ها:
1. الکافی، ج‏2، ص162.