تصویرمربوط به چهارشهیدبه ترتیب ازراست شهیدان شاهدعباس پورطاهریان -علی اکبرتورانیان-سیاوش (مهدی)احمدیان - سیروس تبیانیاناین سفره افطاری درمورخه 2-3-98باحضورجمعی از روزه داران عزیزپس ازاقامه نماز ومغرب وعشامسجدشیدالشهدامهدیشهردریکی ازباغهای دربندمهدیشهربرقرارگردید
قرآن این کتاب الهی با بیانی زیبا و دلنشین می فرماید :انــالــلــه و اناالیه راجعون ، همه از خداییم و به سوی خدا می رویم وشـهـیـد عــزیــز مـا «عـباس پورطاهریان» با تاسی به همین آیه در آخریننامه خود به خانواده اش نوشت : « انشاءا... هرچه زودتر به وطن اصلی خود باز می گردم.
و چــه خــوب «عباس » بــه وطن اصلی خود که همان وصال به معبود بود رسید و جاودانه شد.
(به نقل از خانواده شهید)
نام : عباس |
نام خانوادگی : پور طاهریان |
نام پدر : علی اکبر |
شغل : |
تاریخ تولد : 1/6/1342 |
سن : 20 سال |
محل شهادت : مهران |
تاریخ شهادت : 16/5/62 |
والفجر3 |
قرآن این کتاب الهی با بیانی زیبا و دلنشین می فرماید :انــالــلــه و اناالیه راجعون ، همه از خداییم و به سوی خدا می رویم وشـهـیـد عــزیــز مـا «عـباس پورطاهریان» با تاسی به همین آیه در آخریننامه خود به خانواده اش نوشت : « انشاءا... هرچه زودتر به وطن اصلی خود باز می گردم.
و چــه خــوب «عباس » بــه وطن اصلی خود که همان وصال به معبود بود رسید و جاودانه شد.
(به نقل از خانواده شهید)
زخــم درون بــســادگــی قابل درمان نیست ، شفای آن جای دیگری می طلبد ؛ وقــتـی کـه از ناحیه گلو و پا مجروح بود و قصد جبههداشـت ، به او گـفـتـم : صـبر کن تا جراحتت خوب شود، بعد برو . در جواب گـفت : « در اینجا زخـم ها خوب نخواهد شد بلکه زیادتر می شود، بگذار بروم در جبهه تا زخمهایم خوب شود.»
(دفترچه یادواره شهید)