زهره حسنی سعدی،
براساس آمارها در سالهای اخیر میزان تجرد قطعی در کشور افزایش یافتهاست. این پدیده به دلیل داشتن آثار سوء فردی و اجتماعی باید در سیاستگذاریها مورد توجه قرار بگیرد. سیاست و قانونگذاری در راستای افزایش سن ازدواج میتواند به این مسئله دامن بزند.
ازدواج در کشور و جامعه ایران از مهمترین مسائل جوانان محسوب میشود. از آنجا که این امر به نیازهای اساسی انسان پاسخ میدهد، به همین دلیل افراد باید در زمان مناسب و به هنگام ازدواج کنند.
یکی از معضلات اصلی ازدواج درکشور بالا رفتن سن ازدواج در میان جوانان است. براساس آمارها میانگین سن ازدواج در ده سال اخیر دو سال افزایش پیدا کرده است؛ به طوریکه میانگین آن در دختران به 24 سال و در پسران به 29 سال رسیدهاست[1].
علاوه بر تبعات روانی افزایش سن ازدواج برای فرد، فرصت برای تشکیل خانواده نیز محدود میشود. در این صورت جوانان با گذراندن دهه سوم زندگی خود کمکم وارد سن تجرد قطعی میشوند.
وقتی جمعیت به سنی برسد که دیگر در میزان تجرد کاهشی ایجاد نشود، آن سن را، سن تجرد قطعی میگویند.
سن تجرد قطعی برای زنان در ایران 40 تا 44 سالگی و در مردان 50 تا 54 سالگی است. در چندین سال قبل 1.8 درصد زنان و 2 درصد مردان به تجرد قطعی رسیدهبودند.
در سالهای اخیر به دلیل تغییرات رخ داده، مانند تغییرات فرهنگی و سیاستگذاری در جامعه، آمار تجرد قطعی زنان در محدوده سنی 45 تا 49 سال به 4 درصد و مردان در همین سن به 2.7 درصد رسیدهاست. براساس این آمارها میتوان دریافت، تحول اساسی در این سالها منجر به افزایش سهم تجرد قطعی برای زنان شدهاست[2].
تجرد قطعی تبعات و نتایج سوء بسیاری دارد، که بیشتر آن معطوف به زنان است. زنان تا 35 سالگی به دلیل وجود خانواده به آن صورت احساس تنهایی نمیکنند اما از برهه زمانی به بعد این احساس تنهایی به معضل تبدیل میشود و موجب آسیبپذیری آنان است. آمارها نشان میدهند استفاده از مواد مخدر با وسعت بسیاری در میان دختران و زنان افزایش یافتهاست. براساس این آمارها از سال 1391 میزان دختران معتاد بسیار افزایش پیدا کردهاست. علاوه بر این ازدواج سفید نیز میتواند از پیامدهای اصلی این معضل باشد. تک زیستی و مجرد زندگی کردن خطرات روحی زیادی دارد. به طوری که در این سبک زندگی مشکلات روانی و روحی مانند خودکشی نسبت به زندگی متاهلی بیشتر است.
حمید حبشی یکی از کارشناسان حوزه خانواده معتقد است فشار متداومی که بر روی دختران مجرد میآید، موجب آسیبهای اجتماعی در قالب آلودگی محیطی و فساد اجتماعی میشود. وی معتقد است آسیبهای درونی این امر از آسیب اجتماعی آن بسیار جدیتر است[3].
یکی از مهمترین راهکارهای حل این معضل، گسترش فرهنگ همسان سازی همسری است. هماکنون در کشور فاصله سنی زوجین در کشور حدود 5 سال است. براساس آمارها بر اساس فاصله سنی 5 سال میان زوجین 100 پسر مجرد در مقابل 82 دختر مجرد داریم.
اگر این فاصله سنی به 2 و یا 1 سال کاهش پیدا کند تعادل جمعیت دختران و پسران به حد مطلوب میرسد. در نتیجه نرخ تجرد قطعی نیز به طرز چشمگیری کاهش پیدا میکند.
اگر این فرهنگ سازی در کشور رواج پیدا نکند، پسران دهه 70 در ازدواج و انتخاب همسر به مشکل برخواهند خورد. از دیگر راهحلها، تسهیل ازدواج و آسانگیری خانوادهها در این امر است. هنگامی که به دلایل سختگیرانه ازدواج افراد به تعویق میافتد احتمال ازدواج آنان نیز کمتر میشود. در نتیجه خانوادهها باید معیارهای سختگیرانه خود را تعدیل کنند تا احتمال ازدواج فرزندان آنان نیز بالا رود.
در نتیجه با توجه به این که میزان تجرد قطعی در کشور درحال افزایش است و تبعات آن ابتدا برای فرد و سپس جامعه جبرانناپذیر است باید برای حل و پیشگیری آن اقدامهای مناسبی از سوی نهادهای حاکمیتی صورت پذیرد.
در صورت بیتوجهی، این مسئله همچنان به سیر صعودی خود ادامه میدهد و به معضل و بحران در کشور تبدیل خواهد شد. به خصوص که تجرد قطعی با جمعیت که از مهمترین مسائل کشور است، ارتباط پیدا میکند.
در حال حاضر که تجرد قطعی اولویت بالاتری در میان جوانان دارد، برخی به بهانه کودک انگاری در پی افزایش سن ازدواج هستند. با قانونگذاری در زمینه افزایش سن ازدواج نه تنها نیازهای اساسی افراد جامعه نادیده انگاشته میشود بلکه میتواند بر روی تجرد قطعی تاثیر مستقیمی بگذارد. با این نوع سیاستگذاری از سوی دستگاههای حاکمیتی فضا برای ازدواج به هنگام جوانان تنگتر میشود و احتمال تجرد قطعی را افزایش میدهد.
منابع:
[1] yon.ir/eQkfL
[2] http://yon.ir/3G0DR
[3] http://yon.ir/uAgBh