[برای درک بهتر اقسام رزق لایحتسب، حکایاتی را به نقل از آیت الله مبشّر در ذیل هر یک از عناوین میآوریم:]
1 ـ رزق من حیث لایحتسب مادی که اسباب و علل آن نیز دنیوی است:
روزی یکی از شاگردان و نزدیکان آقا که ثقه میباشد برایم نقل کرد که خدمت آقا بودم صحبت از مسافرت و زیارت وجود مقدس امام رضا (علیه السلام) شد؛ گفتم چه خوب بود میرفتیم مشهد! آقا فرمود برویم، گفتم کی؟ چه وقت؟ فرمود: الان، عبا و عصای آقا را آوردم، مهیّای سفر شدیم ناگاه یادم آمد که هیچ پول ندارم، با خود گفتم نکند آقا هم پول نداشته باشد.
بهتر است ماجرا را به آقا بگویم، عرض کردم: آقا من هیچ پولی ندارم، فرمود: من هم ندارم، گفتم: پس چکار کنیم؟ فرمود برویم، بدون پول حرکت کردیم از حسینیه آقا آمدم تا سر خیابان، منتظر ماندیم ناگهان دیدم از آخر خیابان چهارمردان جوانی با دوچرخه با سرعت میآید، وقتی نزدیک آمد، ایستاد و کیسهای پول به آقا داد و گفت آقا این پول برای شماست، آقا فرمود فلانی بگیر و برویم. این نوع توکل به خدا که او در همه حال ناظر حالات و نیازهای مادی و معنوی بنده خود میباشد و او رازق همگان است، در همه انسانها یافت نمیشود و کمتر کسی هست که تا اینقدر متوکل علی الله باشد. ولی مردان خدا در همه امور زندگی خود، به مقام معیّت با خدا رسیدهاند و در امور مادی و زندگی خود هیچگونه دغدغه خاطر ندارند و همیشه خود را در محضر او میبینند و او را ناظر و رازق و ... میبینند و به این معارف یقین دارند.
2 ـ رزق من حیث لا یحتسب که مادی است و علل رزق نامرئی است.
مرحوم آقا فخر روزی بعد از ایام اعتکاف به منزل حقیر آمد، به ایشان عرض کردم چه خبر؟ فرمود: امسال در ایام اعتکاف گفتم خدایا «رزق من حیث لا یحتسب» خود را به من نشان بده، در صحن مسجد امام ایستاده بودم پیراهن بلندی پوشیده بودم که یک جیب خالی داشت، بعد از درخواست من از خدا ناگاه بدون اینکه کسی را ببینم احساس کردم دستی داخل جیبم شد و خارج گشت بلافاصله دیدم جیب پیراهنم پر از پول شد و حال اینکه هیچکس در اطراف من نبود.
3 ـ رزق من حیث لا یحتسب که رزق و علت آن هر دو غیرمادی باشد.
]یعنی علتهای دنیوی نداشته باشد همانند رزق حضرت مریم سلام الله علیها[ هرگاه حضرت زکریا (ع) به محراب وارد میشد میدید که انواع میوههای تازه بهشتی در کنار مریم(س) میباشد نمونههای رزق بهشتی برای پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روایات و تواریخ اسلامی نقل شده است. از جمله روایتی از جابر بن عبدالله که نقل می کند:پیامبر(ص) چند روز بود که غذایی نخورده بود، نزد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) رفت، پس ظرفی از غذا دید، فرمود این غذا از کجا آمده؟ حضرت فاطمه(س) این آیه را قرائت نمود: «(زکریا به مریم گفت:)این روزی از کجا رسیده؟ (مریم) گفت: از نزد خداوند که هر کس را بخواهد، «غیرحساب» روزی میدهد»...
این تقسیم بر حسب متعارف و مفهوم خاص رزق که دربارهی مادیّات و مؤکولات و آشامیدنیها است بیان میشود لکن رزق در فرهنگ اسلام ، معنا و مفهوم وسیعتری دارد که شامل کلیه أمور معنوی نیز و آنچه در راستای کمال انسان است میباشد مانند:
- رزق فهم :« الَلِّهُمَ ارْزُقْنی فَهْمَ النَّبِییّنَ وَ حِفْظَ ...»،
- رزق شهادت:«الَلِّهُمَ ارْزُقْنی الشهادة ...» ؛
- رزق ذکر وشکر طاعت و حسن عبادت بندگی:« وارْزُقْنی ذِکْرَکَ و شُکْرَکَ و طاعَتَکَ و حُسْنَ عِبَادَتِکْ ....»؛
- رزق حج و عمره:«وَارْزُقْنِى الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ فى عامِنا هذا ...»و «وَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ وَ زِیَارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ...»؛
- رزق شفاعت امام حسین (علیه السلام):«أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُود»؛
- رزق یقین و حسن ظن به خدای متعال:«وَ ارْزُقْنی الْیَقینَ وُحسْنَ الظَّنِّ بِکَ» ؛
- رزق مواهب الهی:«وَارْزُقنا مِنْ مَواهِبِکْ»؛
- رزق توفیق بندگی ودوری از گناه:«اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَة»
- اکثر اقسام رزق معنوی در دعای اعمال روزهای ماه رمضان آمده:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَ الاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوْبَةَ وَ الْقُرْبَةَ وَ الْخَیْرَ الْمَقْبُولَ وَ الرَّغْبَةَ وَ الرَّهْبَةَ وَ التَّضَرُّعَ وَ الْخُشُوعَ وَ الرِّقَّةَ وَ النِّیَّةَ الصَّادِقَةَ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الْوَجَلَ مِنْکَ وَ الرَّجَاءَ لَکَ وَ التَّوَکُّلَ عَلَیْکَ وَ الثِّقَةَ بِکَ وَ الْوَرَعَ عَنْ مَحَارِمِکَ مَعَ صَالِحِ الْقَوْلِ وَ مَقْبُولِ السَّعْیِ وَ مَرْفُوعِ الْعَمَلِ وَ مُسْتَجَابِ الدَّعْوَةِ وَ لا تَحُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ بِعَرَضٍ وَ لا مَرَضٍ وَ لا هَمٍّ وَ لا غَمٍّ وَ لا سُقْمٍ وَ لا غَفْلَةٍ وَ لا نِسْیَانٍ بَلْ بِالتَّعَاهُدِ وَ التَّحَفُّظِ لَکَ وَ فِیکَ وَ الرِّعَایَةِ لِحَقِّکَ وَ الْوَفَاءِ بِعَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین»
1 ـ رزق من حیث لایحتسب مادی که اسباب و علل آن نیز دنیوی است:
روزی یکی از شاگردان و نزدیکان آقا که ثقه میباشد برایم نقل کرد که خدمت آقا بودم صحبت از مسافرت و زیارت وجود مقدس امام رضا (علیه السلام) شد؛ گفتم چه خوب بود میرفتیم مشهد! آقا فرمود برویم، گفتم کی؟ چه وقت؟ فرمود: الان، عبا و عصای آقا را آوردم، مهیّای سفر شدیم ناگاه یادم آمد که هیچ پول ندارم، با خود گفتم نکند آقا هم پول نداشته باشد.
بهتر است ماجرا را به آقا بگویم، عرض کردم: آقا من هیچ پولی ندارم، فرمود: من هم ندارم، گفتم: پس چکار کنیم؟ فرمود برویم، بدون پول حرکت کردیم از حسینیه آقا آمدم تا سر خیابان، منتظر ماندیم ناگهان دیدم از آخر خیابان چهارمردان جوانی با دوچرخه با سرعت میآید، وقتی نزدیک آمد، ایستاد و کیسهای پول به آقا داد و گفت آقا این پول برای شماست، آقا فرمود فلانی بگیر و برویم. این نوع توکل به خدا که او در همه حال ناظر حالات و نیازهای مادی و معنوی بنده خود میباشد و او رازق همگان است، در همه انسانها یافت نمیشود و کمتر کسی هست که تا اینقدر متوکل علی الله باشد. ولی مردان خدا در همه امور زندگی خود، به مقام معیّت با خدا رسیدهاند و در امور مادی و زندگی خود هیچگونه دغدغه خاطر ندارند و همیشه خود را در محضر او میبینند و او را ناظر و رازق و ... میبینند و به این معارف یقین دارند.
2 ـ رزق من حیث لا یحتسب که مادی است و علل رزق نامرئی است.
مرحوم آقا فخر روزی بعد از ایام اعتکاف به منزل حقیر آمد، به ایشان عرض کردم چه خبر؟ فرمود: امسال در ایام اعتکاف گفتم خدایا «رزق من حیث لا یحتسب» خود را به من نشان بده، در صحن مسجد امام ایستاده بودم پیراهن بلندی پوشیده بودم که یک جیب خالی داشت، بعد از درخواست من از خدا ناگاه بدون اینکه کسی را ببینم احساس کردم دستی داخل جیبم شد و خارج گشت بلافاصله دیدم جیب پیراهنم پر از پول شد و حال اینکه هیچکس در اطراف من نبود.
3 ـ رزق من حیث لا یحتسب که رزق و علت آن هر دو غیرمادی باشد.
]یعنی علتهای دنیوی نداشته باشد همانند رزق حضرت مریم سلام الله علیها[ هرگاه حضرت زکریا (ع) به محراب وارد میشد میدید که انواع میوههای تازه بهشتی در کنار مریم(س) میباشد نمونههای رزق بهشتی برای پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روایات و تواریخ اسلامی نقل شده است. از جمله روایتی از جابر بن عبدالله که نقل می کند:پیامبر(ص) چند روز بود که غذایی نخورده بود، نزد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) رفت، پس ظرفی از غذا دید، فرمود این غذا از کجا آمده؟ حضرت فاطمه(س) این آیه را قرائت نمود: «(زکریا به مریم گفت:)این روزی از کجا رسیده؟ (مریم) گفت: از نزد خداوند که هر کس را بخواهد، «غیرحساب» روزی میدهد»...
رزق های معنوی
گفته شد به طور کلی رزق به دو قسم ؛ مُحتَسب و غیر مُحتَسب تقسیم میشود، چنانچه خداوند متعال فرموده :« وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ » و نیز در ادعیه و روایات آمده: « وارزقنی مِن حیث أحتسب ومن حیث لا أحتسب »این تقسیم بر حسب متعارف و مفهوم خاص رزق که دربارهی مادیّات و مؤکولات و آشامیدنیها است بیان میشود لکن رزق در فرهنگ اسلام ، معنا و مفهوم وسیعتری دارد که شامل کلیه أمور معنوی نیز و آنچه در راستای کمال انسان است میباشد مانند:
- رزق فهم :« الَلِّهُمَ ارْزُقْنی فَهْمَ النَّبِییّنَ وَ حِفْظَ ...»،
- رزق شهادت:«الَلِّهُمَ ارْزُقْنی الشهادة ...» ؛
- رزق ذکر وشکر طاعت و حسن عبادت بندگی:« وارْزُقْنی ذِکْرَکَ و شُکْرَکَ و طاعَتَکَ و حُسْنَ عِبَادَتِکْ ....»؛
- رزق حج و عمره:«وَارْزُقْنِى الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ فى عامِنا هذا ...»و «وَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ وَ زِیَارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ...»؛
- رزق شفاعت امام حسین (علیه السلام):«أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُود»؛
- رزق یقین و حسن ظن به خدای متعال:«وَ ارْزُقْنی الْیَقینَ وُحسْنَ الظَّنِّ بِکَ» ؛
- رزق مواهب الهی:«وَارْزُقنا مِنْ مَواهِبِکْ»؛
- رزق توفیق بندگی ودوری از گناه:«اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَة»
- اکثر اقسام رزق معنوی در دعای اعمال روزهای ماه رمضان آمده:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَ الاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوْبَةَ وَ الْقُرْبَةَ وَ الْخَیْرَ الْمَقْبُولَ وَ الرَّغْبَةَ وَ الرَّهْبَةَ وَ التَّضَرُّعَ وَ الْخُشُوعَ وَ الرِّقَّةَ وَ النِّیَّةَ الصَّادِقَةَ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الْوَجَلَ مِنْکَ وَ الرَّجَاءَ لَکَ وَ التَّوَکُّلَ عَلَیْکَ وَ الثِّقَةَ بِکَ وَ الْوَرَعَ عَنْ مَحَارِمِکَ مَعَ صَالِحِ الْقَوْلِ وَ مَقْبُولِ السَّعْیِ وَ مَرْفُوعِ الْعَمَلِ وَ مُسْتَجَابِ الدَّعْوَةِ وَ لا تَحُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ بِعَرَضٍ وَ لا مَرَضٍ وَ لا هَمٍّ وَ لا غَمٍّ وَ لا سُقْمٍ وَ لا غَفْلَةٍ وَ لا نِسْیَانٍ بَلْ بِالتَّعَاهُدِ وَ التَّحَفُّظِ لَکَ وَ فِیکَ وَ الرِّعَایَةِ لِحَقِّکَ وَ الْوَفَاءِ بِعَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین»