سوره نمل، آیه ۱۸ 💐
🎄حَتَّی إِذَا أَتَوْا عَلَی وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ؛
🌾(سلیمان با لشکر خود) به وادى مورچگان رسیدند، مورچه اى گفت: اى مورچگان! به خانه هاى خود بروید، تا سلیمان و لشکریانش شما را ناآگاهانه پایمال نکنند.
🌳 پیامهای مهم آیه 🌳
🌾۱ - حیوانات، با شعور خاص خود، منطقه اى را براى زندگى انتخاب میکنند.
🌴۲ - گفتگو و امر و نهى در میان حیوانات از جمله مورچگان نیز وجود دارد؛ ضمن اینکه در بین آنها فرماندهى و اطلاع رسانى و فرمانبرى هم وجود دارد!
🌾۳- حیوانات درحد خود، شعور دارند و مفاسد و ضررها را میشناسند و به یکدیگر هشدار میدهند؛ چون غریزه دفع ضرر احتمالى در آنها وجود دارد!
🌴۴ - کسانیکه با احساس خطر، همنوع خود را هشدار ندهند، از مورچه هم کمتر اند!
🌾۵ - هنگام راه رفتن، دقّت کنیم تا مورچگان را پایمال نکنیم.
🌴۶ - انبیا در امور عادّى خود، مثل دیگران زندگى میکردند؛ مهم آنکه فساد احتمالی انبیا و رهبران، مقدّمه فساد مردم است.
🌾۷ - اولیاى خدا با آگاهى و توجه، حتّى به مورچه اى ضرر نمیرسانند.
🔹تبیین : «نمل» در لغت، به معناى حرکت زیاد با پاى کوچک است.(التحقیق فى کلمات القرآن)؛
🔸کلمه «نَملةٌ» را میتوان به خاطر تنوین آن، مورچه اى بزرگ و فرمانده معنا کرد؛
🔻که در اینصورت در زندگى مورچگان، مدیریّت و فرماندهى وجود دارد؛
🔹و میتوان تنوین را نشانه ناشناسى مورچه معنا کرد؛
🔸که در این صورت پیام آیه این میشود که:
🔻حتّى اگر ناشناسى اخطار دلسوزانه میدهد، به هشدارش توجّه کنیم.🔻🔹🔻
mansour 2: 🎄قال الإمامُ الهادیُّ علیه السلام :
🌷الفَقرُ شَرَهُ النفسِ و شِدَّةُ القُنوطِ ؛
🌾فقر، سیرى ناپذیرى نفس است و نومیدى شدید !
📚 بحار الأنوار: ج ۷۸ ، ص ۳۶۸ .
🌷المَقادیرُ تُریکَ ما لَم یَخطُرْ بِبالِکَ ؛
🌾مقدّرات ، چیزهایى را که به ذهنت خطور نمیکند، نشانت میدهد !
📚 أعلام الدین : ص ۳۱۱ .
mansour 2: 🎋حضرت آیت الله امام خامنه ای ادام الله ظله🎋
🎄در دیدار مردم قم🎄
🔹اگر شما قمیها روز نوزدهم دی آن حرکت را انجام نمیدادید،
🔸این مقالهنویسی و اهانت کردن، ادامه پیدا میکرد؛
🔻اوّل به یک صورت، بعد به شکلهای پیچیدهتر؛ از شخص امام بزرگوار به روحانیّت، از روحانیّت به اصل دین سرایت میکرد و پیش میرفت.
🔹قمیها جلوی این حرکت را گرفتند، نگذاشتند این اتّفاق بیفتد.
🔸امروز هم همینجور است.
🔻امروز هم آمریکاییها خوب فهمیدهاند که با ابزارهای سختافزاری نمیشود کارها را پیش برد.
🔹ببینید در غزّه، اینهمه آدم کشتند، تانک آمد، توپ آمد، بمب آمد، مسلسل آمد، ریزپرنده آمد،
🔸عناصری را به شهادت رساندند،
🔻امّا نهضت را نتوانستند از بین ببرند.
🔹در لبنان، از حزبالله کسی مثل سیّدحسن نصرالله را به شهادت رساندند، عناصر زیادی را از بین بردند؛
🔸ــ اینها کارهای سختافزاری است ــ
🔻امّا نتوانستند حزبالله را از بین ببرند و نمیتوانند و نخواهند توانست؛
🔹لذا باید کار نرمافزاری کنند، باید تبلیغات کنند.
🔸این، برای من و شما مردم ایران، امروز یک شاخص مهم است.
🔻کار نرمافزاری عبارت است از: دروغ، دروغپردازی، فاصله انداختن بین واقعیّت با فکر و تصوّر افکار عمومی.
🔹شما رو به قوّت میروید،
🔸او تبلیغ میکند که شما دارید ضعیف میشوید؛
🔻خودش دارد ضعیف میشود، تبلیغ میکند که دارد قوی میشود؛
🔹شما تهدیدناپذیر میشوید،
🔸او میگوید من با تهدید شما را از بین میبرم.
🔻تبلیغات این است؛ یک عدّهای هم تحت تأثیر قرار میگیرند.(۱۴۰۳/۱۰/۱۹).🔻🔹🔻
سلام: روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند، در حالی که طلا و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه داشتند.
راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( ابوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سؤال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟
ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است.
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟
ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سؤال کرد نام دیگری هم داری؟
ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من به همراه جمعی از مسیحیان از روم آمده ام و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه آورده ایم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سؤال بپرسیم ، پس اگر توانست به سؤالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او می بخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سؤالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز می گردیم.
✍ابوبکر گفت سؤالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سؤالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سؤالاتت را بپرس.
✍راهب سه سؤالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
*چه چیز است که از آن خدا نیست؟*
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
*چه چیز است که در نزد خدا نیست؟*
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
*آن چیست که خدا آن را نمی داند؟*
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس به دنبال عمر فرستاد و راهب سؤالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس به دنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سؤالات جا خورد و جمعیت گفتند چه سؤالیست که میپرسی؟
خدا همه چیز دارد و همه چیز را می داند.
✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود به سرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی (ع) بهمراه پسرانش امام حسن(ع) و امام حسین (ع) میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعتِ حاضر مواجه شدند.
✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جستجویش هستی آمد ، پس هر سؤالی داری از علی(ع) بپرس!
راهب رو به امام علی(ع) کرده و پرسید: نامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی(ص) چیست؟
✍امام علی (ع) فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سؤالاتم پاسخ بده و دوباره سؤالاتش را مطرح کرد.
✍امام علی (ع) پاسخ دادند:
فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.*
🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است*
🔹 *و آنچه خدا نمی داند ، شریک و همتا برای خود است*
پس راهب با شنیدن این پاسخ ها ، امام علی علیه السلام را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
✔️به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی(ع) تقدیم کرد و امام در همان جا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
💠 *عزیزان !! تا حد امکان نشر دهید؛چون :
⬅️ *پیامبر(ص) فرمود: هرکس فضائل امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) را نشر دهد، مادامی که از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند*
منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی