احترام، رمز ورود به قلب همسر

خانه و خانواده | احترام، رمز ورود به قلب همسر یکی از عوامل مهم برای همزیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت یکدیگر است که در زندگی زناشویی خودش را بیشتر نشان میدهد.

حولا از پیغمبر (ص) پرسید: زن چه حقی بر مرد دارد؟

آن حضرت فرمود:

جبرئیل همواره سفارش زنها را می کرد، چنان که خیال کردم مرد حق ندارد حتی کوچکترین کلمه توهین آمیزی مثل «اوه» به او بگوید .1

احترام به مۆمن به طور عام، زمینه‏ای مناسب برای سازگاری در زندگی اجتماعی است.

در روایتی، امام صادق(ع) می‏فرماید:

«المۆمن اعظم حرمهً من الکعبه؛ احترام مۆمن از احترام کعبه بیشتر است».2

بر این اساس، بی‏احترامی به مؤمن از بی‏احترامی نسبت به کعبه ناپسندتر است. به قدری این مسئله از اهمیت برخورداراست که بدن فاقد روح مۆمن را نیز باید احترام کرد؛ چرا که روزگاری این بدن با روح یک مؤمن ارتباط داشته است. گرچه اکنون بی‏جان بر زمین افتاده است. امام رضا(ع) می‏فرماید:

«کان ابی یقول ان حرمه بدن المۆمن میتا کحرمته حیا؛ پدرم امام کاظم(ع) می‏فرمود: احترام بدن مۆمن پس از مرگ همانند احترام آن در زمان حیات است».٣

شناخت جایگاه هر یک از زن و شوهر در زندگی مشترک، حقوقی که هر یک بر دیگری دارند و فضایلی که برای آنان مطرح است، معنای احترام به همسر را مشخص می سازد.

برایم عجیب است که چرا با وجود احادیث بسیار در مورد «احترام شوهر به زن»، از این مسئله ی مهم صحبت چندانی به میان نمی آید و گاه عملا مسئله ی اصلی را تأکید بر «احترام زن به شوهر» قرار می دهند (که البته آن هم در جای خود قابل بحث است، اما نکته ی اساسی، احترام بسیار به زن توسط شوهر می باشد که بی توجهی به آن می تواند ریشه ی بسیاری از درگیری های خانوادگی باشد).

بنابراین، با توجه به مظلوم و کم رنگ واقع شدن اصل مطلب، یعنی احترام شوهر به زن، در برخی سخنرانی های مربوطه در جامعه ی کنونی، لازم به نظر می رسد در این جا نکاتی در این رابطه ارائه شود:

واضح است که هر انسانی باید به انسان های دیگر احترام بگذارد و زن و شوهر هم هر دو باید به یک دیگر احترام بگذارند؛ اما در این میان، اکرام و احترام نسبت به زن جایگاه خاص و ممتازی دارد . این که به طور خاص بر «احترام شوهر به زن» سفارش شده، به این دلیل است که احترام به زن، نه از جنس و نه به میزان احترام های دیگر است؛ بلکه سطحی بسیار بالاتر دارد، که البته آن هم به دلیل نوع آفرینش و ویژگی های خاص زن و شخصیت ویژه ی اوست.

انسان شخصیت دارد، اما در زنان این شخصیت و شأن، بسیار ویژه تر و به نوعی مضاعف می باشد (به همین دلیل حتی مردانی که کم ترین بویی از انسانیت برده اند نیز، به طور بدیهی و بدون نیاز به استدلال و منطق خاصی، در درون خودشان یک حس احترام ویژه نسبت به زنان احساس می کنند).

افرادی که این مسئله (احترام ویژه ی شوهر به زن) را نادیده می گیرند یا کم رنگ می نمایانند، مشکلشان این است که آن قابلیت احترام ویژه ی زن را نمی بینند یا از آن اطلاعی ندارند و فکر می کنند همان احترامی که به مردها و به انسان ها به طور کلی گذاشته می شود، برای زن ها کافی است! حال آن که زن به دلیل ویژگی های خاصی که دارد، احترام بیش تر و ویژه تری را نیز می طلبد و تنها در این صورت است که در جایگاه واقعی خود دیده شده است.

نمونه ی عمده ی این نگاه اشتباه را در جوامع غربی می توان دید که مدام از تساوی حقوق زن و مرد دم می زنند و در واقع با این کار، در بسیاری از موارد، شأن و جایگاه واقعی زنان را پایین می آورند. نگاهی به جوامع غربی نشان می دهد که زن به طور کلی از چندان احترام و ارزش خاصی (آن طور که باید) برخوردار نیست (گاهی با دیدن برخی صحنه ها در جوامع غربی حالم بد می شود. مثلا رفتار عده ای از مأموران پلیس با برخی زنان و مواردی از این قبیل)؛ دلیلش این است که آن ها تفاوتی میان دو مقوله ی «نوع رفتار با زنان» و «نوع رفتار با مردان» نمی بینند و میزان احترام به زن و مرد را یکسان می پندارند (که همان طور که گفته شد، هر دو محترم هستند، اما زنان قابلیت احترام بیش تری را دارند).

آنها نمی خواهند بپذیرند که احترام به زن، مقوله ای بسیار ویژه و نه از جنس احترام کلی به همه ی افراد جامعه است. اما اسلام بر این جایگاه واقعی زن تأکید دارد و دستورات اسلام درمورد زنان کمک می کند که آن احترام ویژه ی زن حفظ شود؛ یعنی همه بدانند که نگاه به زن باید نگاهی فوق العاده ممتاز و با احترام ویژه باشد.

برخی ها را می بینیم که فقط بلدند بگویند وظیفه ی مرد محبت است (و نه احترام خاص)، و اتفاقا بر این تأکید دارند که وظیفه ی زن احترام است، به علاوه ی سایر موارد (مسلما آن هم در جای خود باید بحث شود، اما نه این که جای صحبت بر سر مسائل مهمتر را بگیرد). البته آن ها بعضا بحثشان بر سر این است که زن نباید غرور مرد را بشکند و باید از او یک قهرمان بسازد. این صحیح است، اما نه این که بیایند و تا این حد تأکید را از وظیفه ی مهم مرد یعنی «احترام به زن» بردارند و بدون ذکر آن به موارد دیگر بپردازند؛ در حالی که در روایات بسیاری مشاهده می شود که احترام به زن، از وظایف مهم شوهر ذکر شده است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«من اتخذ زوجه فلیکرمها»؛ کسی که زنی را به همسری برمی گزیند، بر وی واجب است که او را احترام کند. 4

هم چنین امام جعفر صادق (علیه السلام) نیز در بخشی از روایتی، چنین جمله ای فرموده اند. 5

امام سجاد (علیه السلام) در بیان حقوق زن بر شوهر می فرمایند:

حق همسر تو آن است که بدانی خدا او را مایه ی آرامش و الفت تو قرار داده و این را از جمله نعمت های بزرگ خدا بشماری و از این رو او را احترام کرده و نسبت به او مهربان باشی. 6

برایم جای تعجب است که چطور مسئله ی مهم احترام شوهر به زن، از سوی برخی کارشناسان مربوطه این قدر نادیده گرفته می شود، و فقط بر مهربان بودن مرد نسبت به همسر تأکید دارند؛ در حالی که واقعیت این است که محبت بدون احترامی که در شأن زن باشد، به هیچ وجه کافی نیست و هرگز آن فایده ای را که باید داشته باشد، ندارد. احترام (در حد بسیار)، شرط لازم و اساسی است و به نظر من مهم ترین وظیفه ی مرد نسبت به زن، در درجه ی اول احترام است و در کنار آن محبت و مهربانی.

به هر حال، یک حقیقت وجود دارد و آن این که زن به دلیل ویژگی های زن بودنش قابلیت احترام بیش تری دارد و هر مردی که فطرت خود را بیدار نگاه داشته باشد، این حقیقت را در درون خود می یابد. همان طور که از برخی روایات هم استفاده می شود، احترام به زنان از نشانه های بالا بودن سطح انسانیت مردان است (نقل به مضمون).

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«فقط انسان های بزرگوار زنان را گرامی می دارند.» 7

زن مانند گوهری است که مرد برای خود می پسندد و باید قدر این گوهر را دانسته و ارزشش را بشناسد و او را گرامی بدارد. به طور خلاصه، اگر مردان همواره موقعیت خاص و شأن بالای زن خود را بشناسند، و با حالت شکوه و احترامی که شایسته ی زن است، به او بنگرند (که همه ی این ها بسته به میزان انسانیت در مرد است و عمل به آن ها برای مردان سخت نیست؛ بلکه مطابق با فطرت آن هاست)، زنان نیز در این شرایط که در جایگاه واقعی خود قرار گرفته اند، به خودی خود وظایف بی شمار خود را در مقابل همسر به بهترین شکل ممکن و بدون هیچ توقعی از او انجام می دهند، و در این حالت است که همه چیز در جای خود قرار می گیرد.

این بحث حتی درمورد آن هایی که هیچ بویی از انسانیت نبرده اند، جواب می دهد. البته یک زن مۆمن و برخوردار از انسانیت، حتی در صورتی که همسر او هیچ یک از وظایفش را در مقابل او انجام ندهد، باز هم وظایف بی شمار خود را در مقابل همسر به بهترین شکل ممکن به انجام می رساند.

پی نوشت ها:

1- مستدرک ، ج 14 ، ص252
2- محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 64، ص 71.
3- محمد بن الحسن طوسى، تهذیب الاحکام، ج 1، ص 445
4- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 100، ص 224
5- بحارالانوار، ج 103، ص 224
6- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 71، ص 5
7- نهج الفصاحه، ح 1520
منبع : تبیان