چرا دعای " گناهکاران " به اجابت می رسد اما.....؟
در
بعضی موارد خداوند بندگان گناهکار خود را با دادن فرصت و نعمت های بیشتر
تنبیه می کند طوریکه آنان مغرور شده و بیشتر در خطا و اشتباهات خود فرو می
روند و به این ترتیب بر عقوبت آنان افزوده خواهد شد.
راههای آمرزش گناهان مختلف است که در این مجال بطور خلاصه به آنها اشاره می کنیم.
۱
توبه و بازگشت بسوى خدا که توأم با پشیمانى از گناهان گذشته و تصمیم بر
اجتناب از گناه در آینده و جبران عملى اعمال بد، بوسیله اعمال نیک بوده
باشد. آیاتى که بر این معنى دلالت دارد فراوانند.
حقیقت"
توبه" ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در
آینده است، و جبران کارهایى که قابل جبران است. گفتن استغفار نیز بیانگر
همین معنى است. به این ترتیب ارکان توبه را مى توان در پنج چیز خلاصه کرد:"
ترک گناه- ندامت-تصمیم بر ترک در آینده- جبران گذشته- استغفار.
۲
کارهاى خوبی که سبب آمرزش اعمال زشت مى گردد، چنان که قرآن مى فرماید:
کارهاى نیک آثار پاره اى از گناهان را از بین مى برد. (هود- ۱۱۴)
۳ پرهیز از گناهان" کبیره" که موجب بخشش گناهان" صغیره" مى گردد.
۴
تحمل گرفتاری ها و مصائب دنیا بار گناهان مومنان را سبک می کند و سختی های
برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصی هایش را می زداید .
یک سوال مهم:
اما اینکه با وجود ارتکاب گناه، خداوند باز هم دعایی او را مستجاب می کند دلیل آن چیست ؟ ممکن است این اجابت به دلایل زیر باشد:
۱ همه گناهان مانع استجابت دعا نمی شوند، بلکه گروه خاصی از گناهان مانع استجابت دعا می شود.
۲
بنده گناهکار عمل یا اعمال خیری انجام داده است که خداوند استجابت دعا در
بعضی موارد را پاداش آن کار خیر او قرار داده است، زیرا خداوند هیچ کار
خیری را بدون پاداش نمی گذارد.
۳
پدر یا مادر یا یکی از اولیاء کسی در حقش دعای خیری انجام داده اند که
نتیجه آن عنایت پروردگار به این بنده گناهکار است و خواسته های او برآورده
می شود زیرا دعای پدر و مادر در حق فرزند رد نمی شود.
۴ اثر دیگر گناه این است که شخص گناهکار لذت مناجات را از دست مى دهد و خداوند از این راه یعنی محروم کردن گناهکار از این لذت بزرگ او را تنبیه می کند.
شیخ
صدوق ( ره) در کتاب ارزشمند "التوحید" از امام هشتم (علیه السلام) نقل مى
کند که شخصى پرسید: چرا خدا محجوب است؟ فرمودند: "او محجوب نیست، این که
شما او را نمى بینید در اثر کثرت گناهان است که همانند پرده اى جلوى شهود
فطرت را مى گیرد و نمى گذارد انسان با چشم فطرت خداوند را مشاهده کند".
(توحید صدوق، ص ۲۵۲؛ جوادى آملى، عبداللَّه، فطرت در قرآن، ص ۱۰۳) پس دادن
نعمت و برآورده شدن خواسته ها نمی تواند دلیل بر رضایت مندی خدا باشد و ای
بسا جنبه استدراج داشته باشد که در متون دینی به آن اشاره شده است. (تفسیر
نمونه، ج ۵، ص ۲۳۹؛ ج ۷، ص ۳۲)
نتیجه سخن اینکه:
در بعضی از موارد خداوند بندگان گناهکار خود را با دادن فرصت و نعمت های بیشتر تنبیه می کند. به این صورت که آنان مغرور شده و بیشتر در خطا و اشتباهات خود فرو می روند و بر عقوبت آنان افزوده خواهد شد. در قرآن مجید می خوانیم: «آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت مى دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهیم فقط براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند و براى آنها، عذاب خوارکننده اى (آماده شده) است!» (آل عمران ،۱۷۸) بنابراین مستجات شدن بعضی از دعاهای گناهکاران دلیل بر آمرزش گناهان آنان نیست.